نفخت

لغت نامه دهخدا

نفخت. [ ن َ خ َ ] ( ع اِ ) نفخة. رجوع به نفخة شود.
- نفخت صور ؛ دردمیدن صور :
گیتی به مثل سرای کار است
تاروز قیام و نفخت صور.
ناصرخسرو.

نفخة. [ ن َ خ َ ] ( ع اِ ) یک بار دمیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). واحد نفخ است. رجوع به نفخ و نفخه شود. || آماس شکم. ( منتهی الارب )( دهار ) ( آنندراج ). نُفخَة. نِفخَة. ( منتهی الارب ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی نَفَخْتُ: دمیدم(نفخ به معنای دمیدن هوا در داخل جسمی است بوسیله دهان یا وسیلهای دیگر - این معنای لغوی نفخ است ، ولی آن را بطور کنایه در تاثیر گذاشتن در چیزی و یا القاء امر غیر محسوسی در آن چیز استعمال میکنند )
معنی نَفْخَةٌ: دمیدن(نفخ به معنای دمیدن هوا در داخل جسمی است بوسیله دهان یا وسیلهای دیگر - این معنای لغوی نفخ است ، ولی آن را بطور کنایه در تاثیر گذاشتن در چیزی و یا القاء امر غیر محسوسی در آن چیز استعمال میکنند )
ریشه کلمه:
نفخ (۲۰ بار)

دمیدن. ارباب لغت گفته‏اند: «اَلنَّفْخُ: نَفْخُ الرّیحِ فِی الشَّیْ‏ءِ» چنانکه فرموده . تاچون میان دو کوه را (با تکه‏های آهن پر و برابر) کرد گفت بدمید. . و در آن می دمم پس به اذن خدامرغی می‏شود. در این دو آیه دمیدن متعارف مراد است اولی با منفخ آهنگری، دومی با دهان. * . این تعبیر در سوره . و سوره . نیز آمده است مراد از آن دمیدن روح در وجود انسان اولی است. آیا جسدی بود که در آن روح دمیده شده شد و انسان زنده گردید و یا مراد از نفخ روح اعطاء تفکر و اختیار است که به انسان داده شد و لیاقت خلیفةاللهی یافت. والله اعلم. پیداست که نفخ روح دمیدن معنوی و نفخ بخصوصی است. * . . نفخ روح در وجود مریم به وسیله ملک درست برای ما روشن نیست ولی هر چه باشد مریم بدان وسیله به عیسی «علیه السلام» حامله گردید. ضمیر «فیه» در آیه اول راجع به «فرج» است معلوم می‏شود که نفخ از آن محل بوده است. * . . بیشتر الفاظ نفخ در قرآن مجید در باره نفخ صور در قیامت است که دوازده بار ذکر شده و در «صور» در باره آن سخن گفته‏ایم .

پیشنهاد کاربران

چون نفخت فیه من روحی توراست
روح پاکی فوق نفخ صور باش
عطار نیشابوری
نفخ نفخت کرده ای در همه دردمیده ای
چون دم توست جان نی بی نی ما فغان مکن
کار دلم به جان رسد کارد به استخوان رسد
ناله کنم بگویدم دم مزن و بیان مکن
مولوی

بپرس