[ویکی فقه] نفاق مشرکان (قرآن). نَفَق، ایجاد سوراخى در زمین است که راه رهایى داشته باشد -همانند سوراخ موش -
روحیّه نفاق و دورویی، در برخى مشرکان:کَیْفَ یَکُونُ لِلْمُشْرِکِینَ عَهْدٌ ... کَیْفَ وَ إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ لا یَرْقُبُوا فِیکُمْ إِلًّا وَ لا ذِمَّةً یُرْضُونَکُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبى قُلُوبُهُمْ ....
توبه/سوره۹، آیه۷.
اسلام پیمانهاى مشرکان و بت پرستان را- مگر گروه خاصى- لغو کرد، تنها چهار ماه به آنها مهلت داد تا تصمیم خود را بگیرند، در آیات مورد بحث دلیل و علت این کار را بیان مى کند، نخست به صورت استفهام انکاری مى گوید:" چگونه ممکن است مشرکان عهد و پیمانى نزد خدا و نزد پیامبرش داشته باشند"؟! (کَیْفَ یَکُونُ لِلْمُشْرِکِینَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ ).یعنى اینها با این اعمال و اینهمه کارهاى خلافشان نباید انتظار داشته باشند که پیامبر صلی الله علیه وآله بطور یک جانبه به پیمانهاى آنها وفادار باشد.بعد بلافاصله یک گروه را که در اعمال خلاف و پیمان شکنی با سایر مشرکان شریک نبودند استثنا کرده مى گوید:" مگر کسانى که با آنها نزد مسجد الحرام پیمان بستید" (إِلَّا الَّذِینَ عاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ )." این گروه ما دام که به پیمانشان در برابر شما وفادار باشند شما هم وفادار بمانید" (فَمَا اسْتَقامُوا لَکُمْ فَاسْتَقِیمُوا لَهُمْ )." زیرا خداوند پرهیزکاران و آنها که از هر گونه پیمان شکنى اجتناب مى ورزند دوست دارد" (إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ ).در آیه بعد همین موضوع با صراحت و تاکید بیشترى بیان شده است، و باز بصورت استفهام انکارى مى گوید:" چگونه ممکن است عهد و پیمان آنها را محترم شمرد در حالى که اگر آنها بر شما غالب شوند هیچگاه نه مراعات خویشاوندى با شما را مى کنند و نه پیمان را" (کَیْفَ وَ إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ لا یَرْقُبُوا فِیکُمْ إِلًّا وَ لا ذِمَّةً)." ال" به معنى خویشاوندى است و بعضى آن را به معنى عهد و پیمان دانسته اند، در صورت اول منظور این است که قریش اگر چه خویشاوند پیامبر و گروهى از مسلمانان بودند ولى هنگامى که خودشان کمترین اعتنایى به این موضوع نداشته باشند و احترام خویشاوندى را رعایت ننمایند، چگونه انتظار دارند پیامبر صصلی الله علیه وآله و مسلمانان در مورد آنها رعایت کنند. و در صورت دوم تاکیدى براى" ذمة" که آنهم به معنى عهد و پیمان است محسوب مى شود.بعد قرآن اضافه مى کند که هیچگاه فریب سخنان دلنشین و الفاظ به ظاهر زیباى آنها را نخورید زیرا:" آنها مى خواهند شما را با دهان خود راضى کنند، ولى دلهاى آنها از این موضوع ابا دارد" (یُرْضُونَکُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبى قُلُوبُهُمْ ).دلهاى آنها از کینه و انتقام جویی و قساوت و سنگدلی و بى اعتنایى به عهد و پیمان و رابطه خویشاوندى پر است، اگر چه با زبان خود اظهار دوستی و مودت کنند.و در پایان آیه اشاره به ریشه اصلى این موضوع کرده مى گوید:" و بیشتر آنها فاسق و نافرمانبردارند" (وَ أَکْثَرُهُمْ فاسِقُونَ ).
مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۲۹۷-۲۹۸.
۱. ↑ فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۵، ص ۱۷۷، «نفق».
...
روحیّه نفاق و دورویی، در برخى مشرکان:کَیْفَ یَکُونُ لِلْمُشْرِکِینَ عَهْدٌ ... کَیْفَ وَ إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ لا یَرْقُبُوا فِیکُمْ إِلًّا وَ لا ذِمَّةً یُرْضُونَکُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبى قُلُوبُهُمْ ....
توبه/سوره۹، آیه۷.
اسلام پیمانهاى مشرکان و بت پرستان را- مگر گروه خاصى- لغو کرد، تنها چهار ماه به آنها مهلت داد تا تصمیم خود را بگیرند، در آیات مورد بحث دلیل و علت این کار را بیان مى کند، نخست به صورت استفهام انکاری مى گوید:" چگونه ممکن است مشرکان عهد و پیمانى نزد خدا و نزد پیامبرش داشته باشند"؟! (کَیْفَ یَکُونُ لِلْمُشْرِکِینَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ ).یعنى اینها با این اعمال و اینهمه کارهاى خلافشان نباید انتظار داشته باشند که پیامبر صلی الله علیه وآله بطور یک جانبه به پیمانهاى آنها وفادار باشد.بعد بلافاصله یک گروه را که در اعمال خلاف و پیمان شکنی با سایر مشرکان شریک نبودند استثنا کرده مى گوید:" مگر کسانى که با آنها نزد مسجد الحرام پیمان بستید" (إِلَّا الَّذِینَ عاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ )." این گروه ما دام که به پیمانشان در برابر شما وفادار باشند شما هم وفادار بمانید" (فَمَا اسْتَقامُوا لَکُمْ فَاسْتَقِیمُوا لَهُمْ )." زیرا خداوند پرهیزکاران و آنها که از هر گونه پیمان شکنى اجتناب مى ورزند دوست دارد" (إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ ).در آیه بعد همین موضوع با صراحت و تاکید بیشترى بیان شده است، و باز بصورت استفهام انکارى مى گوید:" چگونه ممکن است عهد و پیمان آنها را محترم شمرد در حالى که اگر آنها بر شما غالب شوند هیچگاه نه مراعات خویشاوندى با شما را مى کنند و نه پیمان را" (کَیْفَ وَ إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ لا یَرْقُبُوا فِیکُمْ إِلًّا وَ لا ذِمَّةً)." ال" به معنى خویشاوندى است و بعضى آن را به معنى عهد و پیمان دانسته اند، در صورت اول منظور این است که قریش اگر چه خویشاوند پیامبر و گروهى از مسلمانان بودند ولى هنگامى که خودشان کمترین اعتنایى به این موضوع نداشته باشند و احترام خویشاوندى را رعایت ننمایند، چگونه انتظار دارند پیامبر صصلی الله علیه وآله و مسلمانان در مورد آنها رعایت کنند. و در صورت دوم تاکیدى براى" ذمة" که آنهم به معنى عهد و پیمان است محسوب مى شود.بعد قرآن اضافه مى کند که هیچگاه فریب سخنان دلنشین و الفاظ به ظاهر زیباى آنها را نخورید زیرا:" آنها مى خواهند شما را با دهان خود راضى کنند، ولى دلهاى آنها از این موضوع ابا دارد" (یُرْضُونَکُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبى قُلُوبُهُمْ ).دلهاى آنها از کینه و انتقام جویی و قساوت و سنگدلی و بى اعتنایى به عهد و پیمان و رابطه خویشاوندى پر است، اگر چه با زبان خود اظهار دوستی و مودت کنند.و در پایان آیه اشاره به ریشه اصلى این موضوع کرده مى گوید:" و بیشتر آنها فاسق و نافرمانبردارند" (وَ أَکْثَرُهُمْ فاسِقُونَ ).
مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۲۹۷-۲۹۸.
۱. ↑ فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۵، ص ۱۷۷، «نفق».
...
wikifeqh: نفاق_مشرکان_(قرآن)