نغوشه. [ ن ِ / ن َ ش َ / ش ِ ] ( اِمص ) نغوسه. ( برهان قاطع ). رجوع به نغوسه شود. || گوش فرادادن به سخن دو کس که با هم آهسته حرف میزنند. ( برهان قاطع ). به معنی گوش فراداشتن که بینند چه سخن می گذرد. ( فرهنگ خطی ). با نیوشه قیاس شود. ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ) :
من درین شیوه و ز قضای خدا
به نغوشه ستاده بر در یار.مهذب خراسانی ( ازرشیدی ).