نغن. [ ن َ غ َ ] ( اِ )ناف. ( جهانگیری ) ( رشیدی ) ( از آنندراج ) ( از انجمن آرا ). || سوراخ ناف. ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ). || نانخواه. زنیان. تخمی است است که گاهی بر روی خمیر نان پاشند. ( از برهان قاطع ). نغنخلان. نغنخواد. نغنخوالان. نغنخوایین. ( ناظم الاطباء ).