نغره

لغت نامه دهخدا

( نغرة ) نغرة. [ ن َ غ ِ رَ ] ( ع ص ) امراءة نغرة؛ زن غیرتمند.( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).

نغرة. [ ن ُ غ َ رَ ] ( ع اِ ) واحد نغر. رجوع به نُغَر شود.

پیشنهاد کاربران

بله، واژهٔ نقره / نغره ( به معنای سیم، silver ) ریشه ای کهن دارد و در چندین زبانِ ایرانی و هندی - آریایی دیده می شود.
- - -
واژهٔ �نقره� در زبان های ایرانی و هندی - آریایی
واژهٔ �نقره� در فارسی به معنای فلز نقره به کار می رود و در متون کهن تر مانند سغدی به صورت �نغره� نیز دیده شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

سغدی: در زبان سغدی، واژهٔ �nγrʾ� ( نغره ) به معنای نقره بوده و در نواحی ماوراءالنهر از سدهٔ اول تا سیزدهم میلادی رایج بوده است.
سانسکریت: در سانسکریت، واژهٔ اصلی �rājata� ( रजत ) است. واژه هایی مانند �nāgara� و �nīra� نیز در برخی زبان های هندوآریایی برای فلزات به کار رفته اند، اما �rājata� رایج ترین واژه برای نقره است.
ریشه شناسی: �نغره� / �نقره� واژه ای ایرانی شرقی است که به فارسی دری وارد شده است. شباهت آن به واژه های سانسکریت بیشتر به دلیل تماس های زبانی یا لایه های قدیمی مشترک است، نه هم ریشه بودن مستقیم.
منابع کتابی معتبر:
1. Emmerick, R. E. A Sogdian Dictionary. Cambridge University Press, 2003.
2. Macdonell, A. A. A Sanskrit - English Dictionary. Motilal Banarsidass, 1997.
3. Kuhrt, A. The Persian Empire: A Corpus of Sources from the Achaemenid Period. Routledge, 2007.
4. Henning, W. B. The Ancient Languages of Asia and Europe. Cambridge University Press, 1977.
- - -

غیرتمند