نغانغ. [ ن َ ن ِ ] ( ع اِ ) ج ِ نغنغ. رجوع به نُغنُغ شود. || ج ِ نَغنَغ. ( یادداشت مؤلف از بحر الجواهر ). رجوع به نَغنَغ شود. || ج ِ نُغنُغَة. ( یادداشت مؤلف ). || دو عضله در حلقوم : دو عضله دیگر است خاصه حلقوم را که آن را النغانغ گویند، بر کناره حلقوم نهاده است تا طعام و شراب را که به راه خویش فروخواهد رفتن یاری دهد تا آسانتر و زودتر فرورود، تا راه دم زدن را زحمت ندهد. ( یادداشت مؤلف از ذخیره خوارزمشاهی ).