همه نیوشه خواجه به نیکوئی و به صلح
همه نیوشه نادان به جنگ و کار نغام.
رودکی.
جهود را چه نکوهی که تو به سوی جهودبسی نغام تری زآنکه سوی تست جهود.
ناصرخسرو.
چون صورت و کار دیو را دیدی بگذار طریقت نغامش را.
ناصرخسرو.
|| تیره گون. بی رونق. ( لغت فرس اسدی ص 337 ). گردآلود. تیره گون. ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ). گردناک. تاریک. ( یادداشت مؤلف از فرهنگ اسدی ). چیزی است تیره گون چون دود. ( از صحاح الفرس ) : بخیزد یکی گرد تند از میان
که روی اندر آن گرد گردد نغام.
دقیقی.
نغام. [ ن َغ ْ غا ] ( ع ص ) کثیرالنغمة. ( المنجد ).