نغاغ. [ ن َ ] ( اِ )جام. ( ناظم الاطباء ). رجوع به نفاغ شود : دل شاد دار و پند کسائی نگاهداریک چشم زد جدا مشو از رطل و از نغاغ.کسائی.|| آوند آبخوری. || هر چیز نادر و نفیس. || مفصل گردن. ( ناظم الاطباء ).