نعیمی
/na~imi/
لغت نامه دهخدا
وجودم زمانی که پیدا نبود
بجز مظهر حق تعالی نبود
به مصر وجود آن زمان آمدم
که با یوسف جان زلیخا نبود
فرشته مرا سجده آنروز کرد
که با آدم ای خواجه حوا نبود
من آن دم دم از زندگی می زدم
که در نفس آدم مسیحا نبود.
( از ریحانة الادب ج 4 ص 222 ) ( ریاض العارفین ص 156 ) ( صبح گلشن ص 534 ). رجوع به فرهنگ سخنوران شود.
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] نعیمی (ابهام زدایی). نعیمی ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • عبدالقادر بن محمد نعیمی دمشقی، عبد القادر بن محمد النعیمی الدمشقی، از جزء قضات دمشق• محمد بن شاذان نعیمی نیشابوری، از جمله وکلاء امام حسن عسکری (علیه السلام) آگاه شده بر معجزات امام زمان (عجّل الله فرجه الشریف)
...
...
wikifeqh: نعیمی
پیشنهاد کاربران
"نعیمی" به معنای فردی ناز و نعمت زده یا کسی که در نعمت و آسایش است، آمده است. در واقع، این کلمه به کسی اشاره دارد که زندگی راحت و لذت بخشی دارد و در رفاه و آسایش به سر می برد.
ذاکر
نعیمی