نعیمای شیرازی
لغت نامه دهخدا
در محبت سر حرف گله وا نتوان کرد
صد سخن بر لب و یک حرف ادا نتوان کرد
گله هجر ز امروز کنم سر که مباد
این حکایت همه در روز جزا نتوان کرد
پشت بر راه روم از سر کوی تو برون
زآنکه در هر قدمی رو به قفانتوان کرد.
( از تذکره نصرآبادی ص 294 ) ( روز روشن ص 841 ). رجوع به نگارستان سخن ص 124 و فارسنامه ناصری ج 2 ص 152 و آتشکده آذر ص 312 و فرهنگ سخنوران شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید