نعی
لغت نامه دهخدا
نعی. [ ن َ عی ی ] ( ع اِ ) خبر مرگ. نَعْی ْ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). رجوع به نَعْی ْ شود. || ( ص ) خبر مرگ آرنده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). ناعی. ( اقرب الموارد ). خبر مرگ دهنده. || خبر مرگ داده شده. ( ناظم الاطباء ). || ( مص ) نَعْی ْ. نُعیان. رجوع به نَعْی ْ شود.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید