نعمهاﷲ ولی
لغت نامه دهخدا
پادشاه و گدا یکی است یکی
بی نوا و نوا یکی است یکی
دردمندیم و دردمی نوشیم
درد و درد و دوا یکی است یکی
آینه صد هزار می بینم
روی آن جانفزا یکی است یکی
مبتلای بلای بالاییم
مبتلا و بلا یکی است یکی
قطره و موج و بحر و جوهر چار
بی شکی نزد ما یکی است یکی
نعمةاﷲ یکی است در عالم
طلبش کن بیا یکی است یکی.رندان باده نوش که با جام همدمند
واقف ز سرّ عالم و از حال آدمند
حقند اگر چه خلق نمایند و در صور
بحرند اگر چه در نظر ما چو شبنمند
دانندگان حضرت ذاتند و اولیا
آئینه صفات حق و اسم اعظمند
پیشند از ملایک و بیشند از بشر
گر چه کمند از خود و از هر کمی کمند
جمعند همچو شانه و با دوست رو به رو
گر چه چو زلف یار پریشان و درهمند
در اولیا به چشم حقارت نظر مکن
زیرا که نزد حضرت عزت مکرمند.
( از سعدی تا جامی ص 682 به بعد ) ( زندگی و آثار شاه نعمةاﷲ ولی ، دکتر نوربخش ) ( مجمع الفصحا چ دکتر مصفا ج 4 ص 87 ). رجوع به بستان السیاحةج 2 ص 528 و تذکرةالشعرا، دولتشاه ص 333 و تذکره غنی ص 137 و حبیب السیر ج 4 ص 7 و 517 و 606 و ریاض العارفین ص 119 و ریحانة الادب ج 4 ص 301 و طرایق الحقایق ج 1 ص 219 و ج 2 ص 145 و ج 3 ص 2 و فهرست کتابخانه ٔمجلس شورای ملی ج 2 ص 217 و ج 3 ص 465 و فهرست کتابخانه مدرسه عالی سپه سالار ج 2 ص 581 و قاموس الاعلام ج 6 و کلیات قاسم انوار چ سعید نفیسی ص 91 و مجالس المؤمنین ص 131 و مجالس النفایس ص 137 و 383 و مرآة الخیال ص 60 و نامه دانشوران ج 7 ص 117 و نتایج الافکار ص 705 شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید