نعمت خواره. [ ن ِ م َ خوا / خا رَ / رِ ] ( نف مرکب ) روزی خوار. روزی خورنده. که از انعام دیگری ارتزاق کند. که رزق و روزی می خورد. نعمت خوار. نعمت خور : نعمت دنیا و نعمت خواره بین اینت نعمت اینت نعمت خوارگان.
ناصرخسرو.
چنین دادم جواب حاسد خویش که نعمت خواره را کفران میندیش.
نظامی.
فرهنگ فارسی
روزی خوار . روزی خورنده . که از انعام دیگری ارتزاق کند . که زرق و روزی می خورد . نعمت خوار . نعمت خور .