نعمان سوم یا نعمان بن منذر یا ابوقابوس نعمان بن منذر آخرین پادشاه از سلسلهٔ لخمی ها در حیره بود.
لخمی ها نام دودمانی عرب بود که در روزگار ساسانیان و میان سده های سوم تا هفتم میلادی بر حیره فرمان می راندند. آنان در آغاز کیش بت پرستی داشتند، سپس مسیحی نسطوری شدند و پس از چیرگی مسلمانان دین اسلام را پذیرفتند. لخمی ها پیرو ساسانیان بودند.
... [مشاهده متن کامل]
طبری می نویسد که پس از مرگ منذر بن منذر ( منذر پنجم ) ( مرگ در سال ۵۸۲ میلادی، هشت سال قبل از به پادشاهی رسیدن خسرو ) ، خسرو مردی می جست که او را پادشاه عربان کند. مترجم عربی دربار خسرو عدی بن زید عبادی که کار تربیت و پرورش نعمان از کودکی به او سپرده شده بود، ترتیبی فراهم کرد که از بین یازده پسر بر جای مانده، از منذر، نعمان، به پادشاهی برسد. احتمالاً بین ۶۰۲ میلادی تا ۶۰۸ میلادی نعمان سوم به دستور خسرو پرویز زندانی شده و به قتل رسید سپس خسرو ایاس بن طائی را به جای وی والی حیره قرار داد.
طبری می نویسد که پس از مرگ پدر نعمان، منذر بن منذر ( منذر پنجم ) در سال ۵۸۲ میلادی، خسرو مردی می جست که او را پادشاه عربان کند. مترجم عربی دربار خسرو عدی بن زید عبادی که کار تربیت و پرورش نعمان از کودکی به او سپرده شده بود، ترتیبی فراهم کرد که از بین یازده پسر بر جای مانده، از منذر، نعمان، به پادشاهی برسد.
بعد از پادشاهی نعمان به سبب فتنه و بدگویی اطرافیان نعمان که با عدی دشمنی داشتند و می گفتند: عدی بر نعمان منت می گذارد و می گوید که او بوده که نعمان را پادشاه کرده، کینهٔ عدی به دل نعمان افتاد و او را به حیره فرا خواند. عدی که در خدمت خسرو بود از وی اجازه خواسته و پیش نعمان رسید. وی بی درنگ عدی را زندانی کرد تا هنگامی که خسرو فرستاده ای برای جویا شدن از وضع عدی به حیره فرستاد. نعمان که از شکایت عدی در نزد خسرو و خشم آتی خسرو بیمناک بود، دستور قتل عدی را صادر کرد.
چندی نگذشت که نعمان از مرگ عدی پشیمان شده و پسر او، زید بن عدی را همراه نامه ای، به خدمت خسرو، به جای پدر فرستاد. از این پس کار ترجمهٔ نامه هایی که به سرزمین عرب و به سوی نعمان می رفت، با زید شد.
چنان بود که ملوک پارسیان از ولایتها طلب زنانی می کردند که وصف آن نوشته شده بود ولی از دیار عرب چیزی نمی جستند و نمی خواستند. زید بن عدی که کینهٔ قتل پدر، بدست نعمان را بر دل داشت و مورد علاقه و اعتماد خسرو بود، به او خبر داد که وصف زنانی که شما می جویید را خوانده ام و دانم که در پیش بندهٔ تو نعمان از دختران وی و عمانش و کسانش بیشتر از بیست زن بر این صفت هست.
لخمی ها نام دودمانی عرب بود که در روزگار ساسانیان و میان سده های سوم تا هفتم میلادی بر حیره فرمان می راندند. آنان در آغاز کیش بت پرستی داشتند، سپس مسیحی نسطوری شدند و پس از چیرگی مسلمانان دین اسلام را پذیرفتند. لخمی ها پیرو ساسانیان بودند.
... [مشاهده متن کامل]
طبری می نویسد که پس از مرگ منذر بن منذر ( منذر پنجم ) ( مرگ در سال ۵۸۲ میلادی، هشت سال قبل از به پادشاهی رسیدن خسرو ) ، خسرو مردی می جست که او را پادشاه عربان کند. مترجم عربی دربار خسرو عدی بن زید عبادی که کار تربیت و پرورش نعمان از کودکی به او سپرده شده بود، ترتیبی فراهم کرد که از بین یازده پسر بر جای مانده، از منذر، نعمان، به پادشاهی برسد. احتمالاً بین ۶۰۲ میلادی تا ۶۰۸ میلادی نعمان سوم به دستور خسرو پرویز زندانی شده و به قتل رسید سپس خسرو ایاس بن طائی را به جای وی والی حیره قرار داد.
طبری می نویسد که پس از مرگ پدر نعمان، منذر بن منذر ( منذر پنجم ) در سال ۵۸۲ میلادی، خسرو مردی می جست که او را پادشاه عربان کند. مترجم عربی دربار خسرو عدی بن زید عبادی که کار تربیت و پرورش نعمان از کودکی به او سپرده شده بود، ترتیبی فراهم کرد که از بین یازده پسر بر جای مانده، از منذر، نعمان، به پادشاهی برسد.
بعد از پادشاهی نعمان به سبب فتنه و بدگویی اطرافیان نعمان که با عدی دشمنی داشتند و می گفتند: عدی بر نعمان منت می گذارد و می گوید که او بوده که نعمان را پادشاه کرده، کینهٔ عدی به دل نعمان افتاد و او را به حیره فرا خواند. عدی که در خدمت خسرو بود از وی اجازه خواسته و پیش نعمان رسید. وی بی درنگ عدی را زندانی کرد تا هنگامی که خسرو فرستاده ای برای جویا شدن از وضع عدی به حیره فرستاد. نعمان که از شکایت عدی در نزد خسرو و خشم آتی خسرو بیمناک بود، دستور قتل عدی را صادر کرد.
چندی نگذشت که نعمان از مرگ عدی پشیمان شده و پسر او، زید بن عدی را همراه نامه ای، به خدمت خسرو، به جای پدر فرستاد. از این پس کار ترجمهٔ نامه هایی که به سرزمین عرب و به سوی نعمان می رفت، با زید شد.
چنان بود که ملوک پارسیان از ولایتها طلب زنانی می کردند که وصف آن نوشته شده بود ولی از دیار عرب چیزی نمی جستند و نمی خواستند. زید بن عدی که کینهٔ قتل پدر، بدست نعمان را بر دل داشت و مورد علاقه و اعتماد خسرو بود، به او خبر داد که وصف زنانی که شما می جویید را خوانده ام و دانم که در پیش بندهٔ تو نعمان از دختران وی و عمانش و کسانش بیشتر از بیست زن بر این صفت هست.