نعفه

لغت نامه دهخدا

( نعفة ) نعفة. [ ن َ ف َ ] ( ع اِ ) دوال کفش که بر پشت پای از جانب چپ قدم باشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

نعفة. [ ن َ ع َ ف َ ] ( ع اِ ) غده گوشت تباه شده. ( ناظم الاطباء ). بند گوشت تباه شده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). عقده فاسدشده در گوشت. ( از اقرب الموارد )( از متن اللغة ). || پوست پاره ای که سپس پالان آویزند، یا آنچه زاید باشد از پوشش پالان و در اطراف آن دوال پاره ها آویزند تا بجنبد. ( از ناظم الاطباء )( از اقرب الموارد ) ( از آنندراج ) ( از منتهی الارب ). || غبغب خروس. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). غبغب و تاج خروس. ( از منتهی الارب ). رعثةالدیک. ( اقرب الموارد ) ( متن اللغة ). || موی های زیر زنخ خروس. ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

( نعفة ) نعفة. [ ن َ ف َ ] ( ع اِ ) دوال کفش که بر پشت پای از جانب چپ قدم باشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) .
نعفة. [ ن َ ع َ ف َ ] ( ع اِ ) غده گوشت تباه شده. ( ناظم الاطباء ) . بند گوشت تباه شده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) . عقده فاسدشده در گوشت. ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ) . || پوست پاره ای که سپس پالان آویزند، یا آنچه زاید باشد از پوشش پالان و در اطراف آن دوال پاره ها آویزند تا بجنبد. ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از آنندراج ) ( از منتهی الارب ) . || غبغب خروس. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . غبغب و تاج خروس. ( از منتهی الارب ) . رعثةالدیک. ( اقرب الموارد ) ( متن اللغة ) . || موی های زیر زنخ خروس. ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) .
...
[مشاهده متن کامل]

منبع. لغت نامه دهخدا