( نعره برآمدن ) نعره برآمدن. [ ن َ رَ / رِ ب َ م َ دَ ] ( مص مرکب ) بانگ برآمدن. فریاد و غوغا برخاستن : آواز بوق و دهل برخاست و نعره برآمد. ( تاریخ بیهقی ص 376 ). چون روز شد کوس فروکوفتند و بوق بدمیدند و نعره برآمد. ( تاریخ بیهقی ص 351 ). نعره مرغان برآمد کالصبوح بیدلی از بند جان آمد برون.
خاقانی.
هزار سال پس از مرگ من چو بازآئی ز خاک نعره برآید که مرحبا ای دوست.
سعدی.
فرهنگ فارسی
( نعره بر آمدن ) بانگ بر آمدن ٠ فریاد و غوغا برخاستن ٠