( نعثلة ) نعثلة. [ ن َ ث َ ل َ ] ( ع اِمص ) گولی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). حمق. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( المنجد ) ( متن اللغة ). || رفتار پیران سست. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ). مشیةالشیخ. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). || ( مص ) پای گشاده و قدم برگردانیده رفتن گویا از پای برمی دارد چیزی را و آن رفتار ناز و تبختر است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). به طور تبختر و ناز حرکت کردن. ( ناظم الاطباء ). || جمع. ( متن اللغة ). فراهم آوردن. ( از منتهی الارب )( از آنندراج ). جمع و فراهم آوردن. ( ناظم الاطباء ).