نعام
لغت نامه دهخدا
نعام. [ ن َ ] ( ع ق ) کلمه ای است چون «بلی »، جز اینکه در جواب واجب گفته شود. ( از تاج العروس ). لغتی است در نَعَم. ( از اقرب الموارد ). بلی. ( ناظم الاطباء ). آری. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). کلمه تصدیق و ایجاب. ( ناظم الاطباء ).
نعام. [ ن َ / ن ُ / ن ِ م َ ] ( ع اِ ) نعام َعَیْن ؛ برای کامرانی و خاطرنوازی. ( ناظم الاطباء ). گویند: افعل ذلک نُعم َ و نَعم َ و نُعمَةَ و نِعمَةَ و نِعام َ و نَعام َ و نُعام َ و نِعامة و نُعامة و نعامی و نعیم عین ؛ ای افعله اکراماً لک و انعاماً لعینک. ( معجم متن اللغة ). افعل ذلک نعم عین ، بالتثلیث و النصب باضمار الفعل ؛ ای افعل ذلک انعاماً لعینک و اکراماً لک و ما اشبهه. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
نعام به معنی بخشش ها هم می تواند باشد زیرا از انعام آنده است ( هم خانواده )