نظور

لغت نامه دهخدا

نظور. [ ن َ ] ( ع ص ) مهتر که مردم دست نگر او باشند و به وی نگرند در هر امور. نظورة. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). مهتری که مردم در هرکاری به وی نگرندو دست نگر او باشند . ( ناظم الاطباء ). مهتر منظورالیه هر قوم و جماعت. ( از اقرب الموارد ). ناظورة. نظیرة. نظورة. ( متن اللغة ). || آن که باز نگرداند نگاه را از آن که دوست دارد آن را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). و یا از کسی که وی را محزون می کند. ( از ناظم الاطباء ). من لا یغفل النظر الی ما اهمه ، و فی القاموس : الی من اهمه ، و عبارة الاساس : لایغفل عن النظر فیما اهمه. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

مهتر که مردم دست نگر او باشند و به وی نگرند در هر امور ٠ نظوره ٠ مهتری که مردم در هر کاری به وی نگرند و دست نگر او باشند ٠ مهتر منظور الیه هر قوم و جماعت ٠ ناظوره ٠ نظیره ٠ نظوره ٠ یا آن که باز نگرداند نگاه را از آن که دوست دارد آنرا ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس