نظریه نقطه تسلیم تیز

دانشنامه عمومی

وقتی منحنی های تنش - کرنش فلزات تغییر شکل مومسان یافته را تحت کشش ترسیم کنیم. دو نوع منحنی مطابق شکل، مشاهده می شود. منحنی سمت چپ، نقطه تسلیم تیز را نشان می دهد.
در منحنی دارای نقطه تسلیم تیز، تنش همراه با تغییر شکل پلاستیک ناچیزی افزایش می یابد و به نقطه a می رسد که نقطه تسلیم بالایی است. در این نقطه، تسلیم ماده شروع می شود و همزمان تنش جریان لازم برای تداوم تغییر شکل افزایش می یابد. نقطه تسلیم جدید، یعنی نقطه b را نقطه تسلیم پایینی می نامند و متناظر است با کرنش مومسان چشمگیری به ازای تنش تقریباً ثابت. سر انجام با افزایش تنش لازم برای تغییر شکل اضافی، سخت شدن فلز شروع می شود. پس از این رویداد، تفاوت ظاهری اندکی بین منحنی های تنش - کرنش فلزات دارای نقطه تسلیم و فلزات فاقد نقطه تسلیم مشاهده می شود[ ۱] .
نقطه تسلیم تیز یکی از مشخصه هایی است که اهمیت خاصی دارد [ ۲] ؛ زیرا در آهن و در فولادهای کم کربن مشاهده می شود. وجود این مشخصه برای آن دسته از صنایع که به پرسکاری و یا کشش ورق های نازک از جنس فلزات فوق برای تولید قطعاتی مانند اجزای شاسی و بدنه اتومبیل اشتغال دارند، بسیار مهم است. اهمیت نقطه تسلیم تیز در این موضوع است که در واقع، تنش تسلیم پایینی را می توان همان سطح تنش لازم برای گسترش نوارهای لودرز دانست. خطوط لودرز نشان می دهد که تغییر شکل به صورت موضعی آغاز شده و در نواحی تغییر شکل نیافته گسترش می یابد [ ۳] .
نوارهای لودرز در نمونه ی آزمون کشش.
اغلب دستگاه های آزمون کشش، نمونه را با آهنگ ثابت تغییر شکل می دهند. اگر دو نوار لودرز در بخش سنجه نمونه حرکت کنند، جبهه هر نوار با آهنگی تقریباً نصف آهنگ حرکت یک جبهه تنها، حرکت خواهد کرد. یعنی تنش تسلیم پایینی لازم برای به حرکت در آوردن دو نوار لودرز از تنش تسلیم پایینی لازم برای به حرکت در آوردن یک نوار تنها، کمتر است. علت نوسان تسلیم در مواد داری نقطه تسلیم تیز همین است. فقط پس از آنکه تغییرشکل لودرز کل نمونه را فرا گرفت، منحنی تنش - کرنش دوباره شروع به صعود می کند.
کاترل بیان می دارد که نقطه تسلیم تیزی که در بعضی از فلزات مشاهده می شود، نتیجه برهمکنش بین نابجایی ها و اتم های حل شده است. طبق این نظریه، جوّ اتم های حل شده ای که در اطراف نابجایی ها جمع می شوند، نابجایی ها را تثبیت یا مهار می کنند. تنشی اضافی، نسبت به تنش لازم برای حرکت، لازم است تا نابجایی‎ها را از جوّ خود رهایی بخشد. در نتیجه تنش لازم برای تداوم حرکت نابجایی ها افزایش می یابد و با تنش نقطه تسلیم بالایی متناظر است. در نظریه کاترل، نقطه تسلیم پایینی معرف تنش لازم برای به حرکت در آوردن نابجایی رها شده از جوّ خود است. به طور کلی باید توجه داشت که نقاط تسلیم شامل بر هم کنش بین نابجایی ها و اتم های حل شده در دماهای پایین است؛ دما باید به اندازه ای پایین باشد که تحرک گرمایی اتم های حل شده بسیار کم شود. بنابراین تنش اعمالی ممکن است نابجایی ها را از جوهایشان دور کند [ ۴] .
عکس نظریه نقطه تسلیم تیزعکس نظریه نقطه تسلیم تیزعکس نظریه نقطه تسلیم تیز
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس