نظریه میکروبی بیماری ها ( به انگلیسی: Germ theory of disease ) بیان می کند که برخی از بیماری ها توسط میکروارگانیسم یا ریزاندامگان ایجاد می شوند. رشد، نمو و تولید مثل این ریزاندامگان می تواند منجر به ایجاد بیماری گردد. این ریزاندامگان می توانند شامل ویروس، باکتری، آغازیان، قارچ، یا پرایون باشند. به ریزاندامگانی که منجر به ایجاد بیماری می شوند بیمارگر و دسته بیماری هایی که آنان ایجاد می کنند بیماری های عفونی نامیده می شوند. حتی زمانی که یک بیمارگر موجب بیماری است، عواملی چون محیطی و ژنتیکی اغلب شرایط بیماری، شدت بیماری و این که آیا یک فرد مبتلا شود را تحت تأثیر قرار می دهند. این نظریه در قرن ۱۹ و به دنبال نظریه هایی چون نظریهٔ میاسما ( آلودگی هوای بد ) برای توضیح دلیل بیماری های عفونی بیان گشت.
آزمایش هایی دربارهٔ کشف رابطه بین میکروب ها و بیماری های عفونی توسط لویی پاستور پزشک و دانشمند فرانسوی بین سال های ۱۸۶۰ و ۱۸۶۴ انجام گشت. او با کشف و آسیب شناسی میکروارگانیسم های عامل تب پورپرال و ویبریو پیوژنیک در خون، به این نتیجه رسید که از اسید بوریک می توان برای کشتن این میکروارگانیسم ها استفاده نمود، او همچنین یکی از نخستین افرادی بود که به کشت باکتری ها پرداخت.
روبرت کخ ( به آلمانی: Robert Koch ) پزشک و دانشمند آلمانی یکی دیگر از افرادی بود که در شکل گیری نظریه میکروب های بیماری زا نقش مهمی ایفا نمود. بر اساس انگاره کخ برای اینکه ثابت شود ریزاندامگانی عامل بیماری ای است:
۱ - ریزاندامگان عامل بیماری باید به مقدار زیاد در تمام گونه موجودات زنده مبتلا به این بیماری یافت شود، اما باید در گونه های سالم یافت نشود.
۲ - ریزاندامگان عامل بیماری باید از یک موجود زنده بیمار جدا شده و بتواند در کشت خالصی رشد داده شود.
۳ - هنگامی که موجود زندهٔ مشابهی به ریزاندامگان عامل بیماری کشت شده آلوده گشت باید بیمار شود.
۴ - ریزاندامگان عامل بیماری که از موجود زندهٔ بیمار جدا می شود باید از با ریزاندامگان عامل بیماری اولیه و کشت گشته مشابه باشد.
گرچه این نطریه شامل کاستی های اساسی است، اما در شکل گیری نظریه میکروب های بیماری زا نقش مهمی داشت.
نخستین توضیح گسترده پیرامون استفاده نوین از گندزداها در عمل های جراحی در سال ۱۸۶۷ توسط جوزف لیستر جراح انگلیسی و طی مقاله ای با نام اصول گندزدایی در عمل جراحی ( به انگلیسی: Antiseptic Principle of the Practice of Surgery ) منتشر گشت که در آن از نظریهٔ میکروب های بیماری زا که نخستین بار توسط لویی پاستور بیان شده بود اقتباس شده بود. در این مقاله بیان شده بود که استفاده از موادی مانند فنول می تواند بسیاری از میکروب ها را کشته و محل جراحی را گندزدایی کند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفآزمایش هایی دربارهٔ کشف رابطه بین میکروب ها و بیماری های عفونی توسط لویی پاستور پزشک و دانشمند فرانسوی بین سال های ۱۸۶۰ و ۱۸۶۴ انجام گشت. او با کشف و آسیب شناسی میکروارگانیسم های عامل تب پورپرال و ویبریو پیوژنیک در خون، به این نتیجه رسید که از اسید بوریک می توان برای کشتن این میکروارگانیسم ها استفاده نمود، او همچنین یکی از نخستین افرادی بود که به کشت باکتری ها پرداخت.
روبرت کخ ( به آلمانی: Robert Koch ) پزشک و دانشمند آلمانی یکی دیگر از افرادی بود که در شکل گیری نظریه میکروب های بیماری زا نقش مهمی ایفا نمود. بر اساس انگاره کخ برای اینکه ثابت شود ریزاندامگانی عامل بیماری ای است:
۱ - ریزاندامگان عامل بیماری باید به مقدار زیاد در تمام گونه موجودات زنده مبتلا به این بیماری یافت شود، اما باید در گونه های سالم یافت نشود.
۲ - ریزاندامگان عامل بیماری باید از یک موجود زنده بیمار جدا شده و بتواند در کشت خالصی رشد داده شود.
۳ - هنگامی که موجود زندهٔ مشابهی به ریزاندامگان عامل بیماری کشت شده آلوده گشت باید بیمار شود.
۴ - ریزاندامگان عامل بیماری که از موجود زندهٔ بیمار جدا می شود باید از با ریزاندامگان عامل بیماری اولیه و کشت گشته مشابه باشد.
گرچه این نطریه شامل کاستی های اساسی است، اما در شکل گیری نظریه میکروب های بیماری زا نقش مهمی داشت.
نخستین توضیح گسترده پیرامون استفاده نوین از گندزداها در عمل های جراحی در سال ۱۸۶۷ توسط جوزف لیستر جراح انگلیسی و طی مقاله ای با نام اصول گندزدایی در عمل جراحی ( به انگلیسی: Antiseptic Principle of the Practice of Surgery ) منتشر گشت که در آن از نظریهٔ میکروب های بیماری زا که نخستین بار توسط لویی پاستور بیان شده بود اقتباس شده بود. در این مقاله بیان شده بود که استفاده از موادی مانند فنول می تواند بسیاری از میکروب ها را کشته و محل جراحی را گندزدایی کند.
wiki: نظریه میکروبی بیماری ها