[ویکی فقه] ابن عربی عشق را «اصل هستی » می شمارد. بدین سان جای شگفتی نیست که نظریه عشق ، در سراسر نظام اندیشه عرفانی او، به شکل های گوناگون آشکار می شود و وظیفه ای عمده ، در کل نظام جهانی و نیز هستی انسان ، بر عهده می گیرد.
هانری کربن ، نظریه عشق را نزد ابن عربی ، به درستی «دیالکتیک عشق » می نامد و در این باره می گوید: از میان استادان تصوف ، ابن عربی یکی از کسانی است که تحلیل پدیده های عشق را به حد نهایی رسانده اند. وی در این باره ، یک دیالکتیک بسیار شخصی را به کار برده است .
حدیث ثابت
ابن عربی در چندین جا و به ویژه در «باب مقام محبت »، از فتوحات به تحلیل تفصیلی پدیده عشق می پردازد. در آن جا، پس از اشاره به این که «دوست داشتن » (حب )، مقامی الهی است و خدا خود را «ودود» (بسیار دوست دارنده و مهربان ) نامیده است و نیز در خبر، خدا «محب » (دوست دار) نامیده شده است ، به این حدیث پیامبر اشاره می کند که «اِن َّ اللّه َ جَمیل ٌ یُحِب ُّ الْجَمال َ: خدا زیباست و زیبایی را دوست می دارد» و آن را یک «حدیث ثابت » می نامد.
القاب محبت
از دیدگاه ابن عربی «محبت » دارای ۴ لقب است :۱. حب (مهرورزی یا دوست داشتن )، یعنی خلوص آن در دل و صفای آن از تیرگی های عوارض . دوست دار در این میان دارای هیچ غرض و اراده ای در برا بر محبوب خود نیست .۲. وُدّ (مهربانی بسیار) که نامی الهی است (ودود) و از نعمت های خداست و در او ثابت است .۳. عشق که همانا افراط در دوست داشتن است .در خبر آمده که خدا خود را به «شدت ِ دوست داشتن » وصف کرده است ، اما نام های عشق و عاشق درباره خدا به کار نمی روند. در عشق ، مهرورزی چنان به دوست دار روی می کند که با همه اجزاءِ وی در می آمیزد و او را سخت در بر می گیرد، زیرا واژه عشق ، مشتق از «عَشَقه » (گیاه پیچک ) است .۴. هوی (خواهش و آرزو) که همانا اختصاص دادن ِ همه اراده خود به محبوب و تعلق به اوست ، در آغاز آن چه در دل روی دهد. این نام نیز درباره خدا به کار نمی رود.
لطیف ترین گونه مهرورزیدن
...
هانری کربن ، نظریه عشق را نزد ابن عربی ، به درستی «دیالکتیک عشق » می نامد و در این باره می گوید: از میان استادان تصوف ، ابن عربی یکی از کسانی است که تحلیل پدیده های عشق را به حد نهایی رسانده اند. وی در این باره ، یک دیالکتیک بسیار شخصی را به کار برده است .
حدیث ثابت
ابن عربی در چندین جا و به ویژه در «باب مقام محبت »، از فتوحات به تحلیل تفصیلی پدیده عشق می پردازد. در آن جا، پس از اشاره به این که «دوست داشتن » (حب )، مقامی الهی است و خدا خود را «ودود» (بسیار دوست دارنده و مهربان ) نامیده است و نیز در خبر، خدا «محب » (دوست دار) نامیده شده است ، به این حدیث پیامبر اشاره می کند که «اِن َّ اللّه َ جَمیل ٌ یُحِب ُّ الْجَمال َ: خدا زیباست و زیبایی را دوست می دارد» و آن را یک «حدیث ثابت » می نامد.
القاب محبت
از دیدگاه ابن عربی «محبت » دارای ۴ لقب است :۱. حب (مهرورزی یا دوست داشتن )، یعنی خلوص آن در دل و صفای آن از تیرگی های عوارض . دوست دار در این میان دارای هیچ غرض و اراده ای در برا بر محبوب خود نیست .۲. وُدّ (مهربانی بسیار) که نامی الهی است (ودود) و از نعمت های خداست و در او ثابت است .۳. عشق که همانا افراط در دوست داشتن است .در خبر آمده که خدا خود را به «شدت ِ دوست داشتن » وصف کرده است ، اما نام های عشق و عاشق درباره خدا به کار نمی روند. در عشق ، مهرورزی چنان به دوست دار روی می کند که با همه اجزاءِ وی در می آمیزد و او را سخت در بر می گیرد، زیرا واژه عشق ، مشتق از «عَشَقه » (گیاه پیچک ) است .۴. هوی (خواهش و آرزو) که همانا اختصاص دادن ِ همه اراده خود به محبوب و تعلق به اوست ، در آغاز آن چه در دل روی دهد. این نام نیز درباره خدا به کار نمی رود.
لطیف ترین گونه مهرورزیدن
...
wikifeqh: نظریه_عشق_ابن_عربی