نظریه جنبش اجتماعی

دانشنامه عمومی

نظریه جنبش اجتماعی ( به انگلیسی: social movement theory ) ، شاخهٔ میان رشته ای از علوم اجتماعی است که عموماً به تشریح این می پردازد که چرا تحرک اجتماعی اتفاق می افتد، تحت چه اشکالی ظاهر می گردد ویا این که پیامدهای بالقوه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مانند ایجاد و کارکرد جنبش های اجتماعی کدام ها اند.
رویکردهای کلاسیک در اواخر قرن ظهور کرد. آنچه که میان این رویکردها مشترک متکی بودن آنها به مکانیزم های عِلی می باشد. منبع جنبش های اجتماعی فشارهای ساختاری عنوان شده است. این فشارها عبارت از ضعف های ساختاری موجود در اجتماع هستند که افراد را تحت فشار ذهنی مشخص قرار می دهند. مانند بیکاری، صنعتی سازی سریع یا شهری سازی. زمانی که فشارهای روانی به یک سقف مشخص می رسد، این تنش باعث ایجادگرایشی برای اشتراک در ابزار نامرسوم مشارکت سیاسی، مانند تظاهرات گردد. [ ۱] افزون بر آن این رویکردها روی این مسئله اتفاق نظر دارند که اشتراک در سیاست ستیز جویانه یک امر نا مرسوم و غیر منطقی است، چون از نظر آنها تظاهرات نتیجه یک واکنش احساسی و عجولانه به نارضایتی ها است تا یک تلاش عقلانی برای بهبود وضعیت خود. [ ۲] این نظریات مبتنی بر روان شناختی از جانب جامعه شناسان و دانشمندان علوم سیاسی امروزی با قاطعیت رد شده است. با این حال هنوز هم برخی ها مهم بودن احساسات ( هرچند نه در مرکز عملکرد ) را دخیل می دانند. به آثار گوستاو لوبون، گوستاو لوبون[ الف] هربرت بلومر، [ ب] ویلیام کورنهاسر. [ پ] [ ۳] و نیل اسملسر مراجعه نمایید. [ ۴]
جامعه شناسان در اوایل و اواسط دههٔ ۱۹۰۰ به این عقیده بودند که جنبش ها عبارت از اتفاقات تصادفی افرادی است که تلاش می کنند تا به اوضاع خارج از کنترل خود به گونه احساساتی واکنش نشان دهند. یکی از نویسندگان مهم در این حوزه تحقیق گوستاو لوبون بود. او در کتاب خود تحت عنوان توده[ ت] به مطالعه رفتار جمعی پرداخت. نتیجه گیری او این بود، زمانی که یک فرد در توده مدغم می گردد، رفتار او بدوی و غیر عقلانی گردیده و در نتیجه می تواند بلافاصله رفتار خشونت آمیزی از خود بروز دهد. [ ۵] این تغییر تحت شرایط مشخص صورت می پذیرد. زمانی که افراد خود را در توده مدغم می نمایند، یک احساس گمنامی به آنها دست می دهد. این امر باعث می شود تا آنها بدین باور برسند که در مقابل رفتاری که در داخل توده دارند پاسخگو نخواهند بود. این امر با حس نامرئی بودن به عنوان بخشی از توده، یک جا می گردد. تحت این شرایط، استدلال منطقی غیرممکن بوده و یک شخصیت ناخودآگاه ظهور می کند: شخصیتی که زیر سلطه غریزه های ویران گر و باورهای بدوی است. [ ۶] این نظریه از جانب سایر نظریه پردازان چون هربرت بلومر[ ث] و نیل اسملسر[ ج] پذیرفته شده و انکشاف داده شده است. [ ۴]
عکس نظریه جنبش اجتماعی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس