[ویکی فقه] نظریه تلازم به قول به ملازمه بین شیء و ترک ضد آن، برای اثبات اقتضا در بحث ضد اطلاق می شود و در علم اصول فقه کاربرد دارد.
نظریه تلازم، مقابل نظریه مقدمیت بوده و هر دو از نظریاتی است که معتقدان اقتضا در بحث ضد، آن ها را اختیار نموده اند.
توضیح
کسانی که در باب ضد خاص ، اعتقاد دارند امر به شیء مقتضی نهی از ضد خاص آن است، ادعای خود را از دو راه اثبات نموده اند که یکی از دو راه، مسلک تلازم یا ملازمه است؛ به این بیان که «ترک احد الضدین ملازم لوجود ضد الآخر».
مراحل اثبات اقتضا از راه مسلک تلازم
اثبات اقتضا از راه مسلک تلازم ، به پیمودن سه مرحله و بیان سه مقدمه وابسته است:مرحله اول:اثبات این که ترک یکی از دو ضد، ملازم فعل ضد دیگر است؛ برای مثال، خواندن نماز ، ضد خاص ازاله نجاست از مسجد است، پس باید اثبات شود که ترک نماز ملازم با انجام ازاله است.مرحله دوم:اثبات این که دو امر متلازم در هر جا تحقق یابند باید در حکم اتحاد داشته باشند؛ یعنی اگر یکی از دو امر متلازم واجب بود، دیگری نیز واجب باشد و یا اگر یکی از آن ها حرام بود دیگری نیز حرام باشد؛ برای مثال، اگر تلازم بین ترک نماز و ازاله ثابت شود، در صورتی که ازاله نجاست از مسجد واجب باشد، ترک نماز که ملازم آن است نیز باید واجب باشد.مرحله سوم:اثبات این که امر به شیء مقتضی نهی از ضد عام است؛ یعنی اگر ترک نماز، مأموربه باشد، فعل نماز نیز که نقیض و ضدعام آن است باید نهی داشته باشد.معتقدان به عدم اقتضا، به این نظریه اشکالاتی وارد نموده و آن را نپذیرفته اند.
نظریه تلازم، مقابل نظریه مقدمیت بوده و هر دو از نظریاتی است که معتقدان اقتضا در بحث ضد، آن ها را اختیار نموده اند.
توضیح
کسانی که در باب ضد خاص ، اعتقاد دارند امر به شیء مقتضی نهی از ضد خاص آن است، ادعای خود را از دو راه اثبات نموده اند که یکی از دو راه، مسلک تلازم یا ملازمه است؛ به این بیان که «ترک احد الضدین ملازم لوجود ضد الآخر».
مراحل اثبات اقتضا از راه مسلک تلازم
اثبات اقتضا از راه مسلک تلازم ، به پیمودن سه مرحله و بیان سه مقدمه وابسته است:مرحله اول:اثبات این که ترک یکی از دو ضد، ملازم فعل ضد دیگر است؛ برای مثال، خواندن نماز ، ضد خاص ازاله نجاست از مسجد است، پس باید اثبات شود که ترک نماز ملازم با انجام ازاله است.مرحله دوم:اثبات این که دو امر متلازم در هر جا تحقق یابند باید در حکم اتحاد داشته باشند؛ یعنی اگر یکی از دو امر متلازم واجب بود، دیگری نیز واجب باشد و یا اگر یکی از آن ها حرام بود دیگری نیز حرام باشد؛ برای مثال، اگر تلازم بین ترک نماز و ازاله ثابت شود، در صورتی که ازاله نجاست از مسجد واجب باشد، ترک نماز که ملازم آن است نیز باید واجب باشد.مرحله سوم:اثبات این که امر به شیء مقتضی نهی از ضد عام است؛ یعنی اگر ترک نماز، مأموربه باشد، فعل نماز نیز که نقیض و ضدعام آن است باید نهی داشته باشد.معتقدان به عدم اقتضا، به این نظریه اشکالاتی وارد نموده و آن را نپذیرفته اند.
wikifeqh: نظریه_تلازم