نظریه النقد العربی رویه قرانیه معاصره

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] نظریه النقد العربی رویه قرآنیه معاصره. نظریة النقد العربی رویة قرآنیة معاصرة نوشته محمد حسین علی صغیر، کتابی است به زبان عربی و با موضوع علوم قرآنی. نویسنده در این اثر با توجه ویژه به مثال های قرآنی، به بیان نظریه نقد ادبی پرداخته و تاریخچه مختصری از آن و نظریات مختلف درباره آن را در فرهنگ عربی و غربی بیان کرده است. این کتاب به زبان عربی در زمان معاصر و در یک جلد به نگارش درآمده است.
کتاب، دارای یک مقدمه و محتوای مطالب ضمن سه فصل و یک خاتمه (شامل خلاصه نتایج محتوای مطالب) است. نویسنده در این کتاب از 54 منبع عربی بهره برده و منابع را در دو بخش جداگانه، قدیم و جدید ارائه کرده است. از منابع قدیمی پس از قرآن کریم می توان از المثل السائر فی أدب الکاتب و الشاعر ابن اثیر، کشاف اصطلاحات الفنون محمدعلی بن علی تهانوی، دلائل الإعجاز عبدالقاهر جرجانی و زاد المسیر فی علم التفسیر ابن جوزی از منابع اهل تسنن و مجمع البیان فی تفسیر القرآن طبرسی و أمالی المرتضی (غرر الفوائد و درر القلائد) سید مرتضی از منابع شیعی نام برد. دلالة الألفاظ ابراهیم انیس، أسس النقد الأدبی عند العرب أحمد أحمد بدوی، دراسات فی نقد الأدب العربی من الجاهلیة إلی نهایة القرن الثالث طبانة بدوی، الإعجاز البیانی للقرآن و مسائل ابن الأزرق اثر عایشه عبدالرحمن بنت الشاطی، نشأة الفکر الفلسفی فی الإسلام علی سامی نشار و... از منابع جدید این اثر هستند.
پیام نقد ادبی، در شعر باشد یا نثر، تشخیص دادن گفتار زیبا از نازیبا است. نص ادبی، مسیری است که نقد ادبی در آن رفت و آمد می کند. ناقد ادبی کسی است که به نقد نص می پردازد ولی باید توجه داشت که حکم وی در این زمینه دلخواهی نیست و طبعاً از قواعدی پیروی می کند. ازآن رو که نص ادبی تشکیل یافته از لفظ و معنی است، ناقدان نسبت به میزان اهمیتی که به لفظ یا معنی یا دلالت لفظ بر معنی می دهند به سه گروه تقسیم شده اند؛ گروهی تعصب بر روی لفظ دارند و بیشتر روی آن تمرکز می کنند، برخی جانب معنا را راجح دانسته و سهم بیشتر را به آن می دهند و گروه سوم به میزان دلالتی که لفظ بر معنا دارد توجه بیشتری کرده اند. این اختلاف آراء باعث تعدد مذاهب نقدی قدیم و معاصر شده است. با دقت نظر در موضوع این بحث، برداشت از متن ادبی را تحت تأثیر صورت فنی هنری اش می بینیم، یا اینکه دقت ها و ریزه کاری های معنایی آن را پی می بریم و یا آن را متکی بر میزان دلالت لفظ بر معنا می دانیم و ازاین رو نویسنده مباحث اصلی را ضمن سه فصل؛ اصطلاح صورت فنی، قضیه لفظ و معنی و دلالت الفاظ مطرح کرده است.
محمد حسین علی صغیر در مقدمه می نویسد: در فصل اول درباره صورت های فنی بیان، در اصطلاح ناقدین قدیم عرب صحبت کرده ام و نظریات غربیان و مستشرقین را ذکر کرده و چنین نتیجه گرفته ام: در حدود قرن پنجم هجری غربیان و شرقیان در حال آموختن و دریافت علم از کلان شهرهای عربی مانند قاهره و قیروان و أشبیلیه و غرناطه و بغداد و بصره و کوفه و موصل و دمشق بوده اند و این امر، جزئی جدایی ناپذیر از تمدن ملت عرب به شمار می رود. در فصل دوم درباره ابعاد مختلف لفظ و معنی نزد منتقدین عرب و اروپائیان صحبت کرده ام و در نهایت به یافته آنان (وحدت لفظ و معنی در یک چارچوب مشخص جدایی ناپذیر) رسیدم. در فصل سوم متعرض انواع دلالت الفاظ شده ام و نمونه ها و مثال هایی از آن هنگام تطبیق آیات قرآن کریم و نمونه های مثال های قرآنی به صور خاص با اعتماد بر آنچه در رساله «الصورة الفنیة فی المثل القرآنی: دراسة نقدیه و بلاغیة» استنباط کرده بودم به علاوه طرح های معاصر، به دوراز فهم دلالی لغوی نزد اروپائیان را ذکر کرده ام.
نویسنده نتایج حاصله از مباحث را در خاتمه این چنین بیان می کند:
فهرست مطالب و منابع و مآخذ در انتهای اثر ذکر شده است. پاورقی ها به جز چند مورد انگشت شمار که در آن توضیحاتی درباره محتوا داده شده، به ذکر ارجاعات اختصاص دارد.

پیشنهاد کاربران

بپرس