نظریه اعجاز علمی قرآن ادعا می کند که قرآن در بیان مطالب علمی که در زمان نگارش قرآن ناشناخته بوده دارای اعجاز است. سابقه نگارش در پیوند علم و دین به آثار ابن سینا، فخر رازی، و ابوحامد غزالی بازمی گردد ولی در دوران معاصر افزایش چشم گیری یافته است. از نویسندگان این زمینه می توان به نعیم المحصی، موریس بوکای، رفیعی محمدی، و رضایی اصفهانی اشاره کرد. این تفسیرها ادعا می کنند که بعضی از آیات قرآن نشان دهنده اظهارات پیشگویانه دربارهٔ طبیعت جهان، رشد بیولوژیکی و زیستی و دیگر پدیده هایی است که بعداً به واسطهٔ تحقیقات علمی تأیید شده و بدین طریق گواهی بر الهی بودن قرآن ارائه می کنند. عده ای از دانشمندان و فیلسوفان، این تلاش ها را با عنوان مغلطه و سفسطه اعلام کرده و آن را غیر علمی و متناقض با تئوری های علمی در حال پیشرفت می دانند.
... [مشاهده متن کامل]
بعضی از این آیات شامل موارد زیر است:
طبیعت به عنوان نشانه در قرآن: «سَنُریهم آیاتنا فی الافاق و فی اَنفسهم حتّی یتبین لهم انه الحق» یعنی «آیات خود را در دوردست ها و در درون خودشان به آنان نشان خواهیم داد تا جایی که برای آنان روشن شود که این قرآن حق است».
«کُلٌ فی فلکٍ یَسبحون» به این معنا که «هرکدام از آنها در فلکی حرکت می کنند» در اشاره به حرکت خورشید و ماه و ستارگان است که دو بار در قرآن آمده است. فلک در تفاسیر اولیه به معنای چیزی که به دور خود می چرخد و بدین ترتیب به حرکت ظاهری خورشید و ماه در آسمان تفسیر شده است ولی در مبحث اعجاز علمی، فلک را فضا یا کهکشان تعبیر کرده و تفسیر آن را در شناور بودن خورشید و ماه و ستارگان در درون کهکشان یا همراه با کل کهکشان در فضا می دانند.
«الله الذی رفع السماوات بغیر عمَدٍ ترونها» ( سوره ۱۳ آیه ۲ ) به این معنا که «خدا همان کسی است که آسمان را بدون ستونی که قابل رؤیت باشدآفرید» به وجود قانون جاذبه تفسیر شده است.
"وتری الجبال تحسبها جامده وهی تمر مر السحاب" به معنای "کوه ها را می بینی درحالی که آنها را ثابت می پنداری و حال آنکه آنها همچون حرکت ابرها درگذرند آیه به روشنی می گوید، کوه ها در حرکتند اگر چه به نظر ساکن می آیند. مسلماً حرکت کوه ها بدون حرکت زمینهای دیگر که به آنها متصل است معنای ندارد و به این ترتیب معنای آیه چنین می شود که؛ زمین ها همه با هم، همچون حرکت ابرها با سرعت در حال حرکت هستند. به متحرک بودن کره زمین تفسیر شده است.
... [مشاهده متن کامل]
بعضی از این آیات شامل موارد زیر است:
طبیعت به عنوان نشانه در قرآن: «سَنُریهم آیاتنا فی الافاق و فی اَنفسهم حتّی یتبین لهم انه الحق» یعنی «آیات خود را در دوردست ها و در درون خودشان به آنان نشان خواهیم داد تا جایی که برای آنان روشن شود که این قرآن حق است».
«کُلٌ فی فلکٍ یَسبحون» به این معنا که «هرکدام از آنها در فلکی حرکت می کنند» در اشاره به حرکت خورشید و ماه و ستارگان است که دو بار در قرآن آمده است. فلک در تفاسیر اولیه به معنای چیزی که به دور خود می چرخد و بدین ترتیب به حرکت ظاهری خورشید و ماه در آسمان تفسیر شده است ولی در مبحث اعجاز علمی، فلک را فضا یا کهکشان تعبیر کرده و تفسیر آن را در شناور بودن خورشید و ماه و ستارگان در درون کهکشان یا همراه با کل کهکشان در فضا می دانند.
«الله الذی رفع السماوات بغیر عمَدٍ ترونها» ( سوره ۱۳ آیه ۲ ) به این معنا که «خدا همان کسی است که آسمان را بدون ستونی که قابل رؤیت باشدآفرید» به وجود قانون جاذبه تفسیر شده است.
"وتری الجبال تحسبها جامده وهی تمر مر السحاب" به معنای "کوه ها را می بینی درحالی که آنها را ثابت می پنداری و حال آنکه آنها همچون حرکت ابرها درگذرند آیه به روشنی می گوید، کوه ها در حرکتند اگر چه به نظر ساکن می آیند. مسلماً حرکت کوه ها بدون حرکت زمینهای دیگر که به آنها متصل است معنای ندارد و به این ترتیب معنای آیه چنین می شود که؛ زمین ها همه با هم، همچون حرکت ابرها با سرعت در حال حرکت هستند. به متحرک بودن کره زمین تفسیر شده است.