نظرقربانی
/nazarqorbAni/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
دانشنامه آزاد فارسی
نَظَرقُربانی
نوعی طلسم برای دفع چشم زخم. و آن چشم خشک کردۀ گوسفندی است که در روز عید قربان ذبح کرده باشند. نظرقربانی را با تکه ای نمک و خرمهرۀ سبزرنگ به نخ می بستند و به کلاه یا سرشانه های لباس تن کودک می آویختند. در باورهای عامه گفته اند که تأثیر نظرقربانی دزدیده شده بسیار بیشتر است.
نوعی طلسم برای دفع چشم زخم. و آن چشم خشک کردۀ گوسفندی است که در روز عید قربان ذبح کرده باشند. نظرقربانی را با تکه ای نمک و خرمهرۀ سبزرنگ به نخ می بستند و به کلاه یا سرشانه های لباس تن کودک می آویختند. در باورهای عامه گفته اند که تأثیر نظرقربانی دزدیده شده بسیار بیشتر است.
wikijoo: نظرقربانی
مترادف ها
طلسم، نظر قربانی، چیز خوش یمن
طلسم، افسون، بت، نظر قربانی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
نظر قربانی: [ اصطلاح در تداول عامه ]تعویذة، نظرقربانی یا به اصطلاح عامیانه نظر قربونی نوعی طلسم مرسوم در بسیاری مردمان بوده و هست. هدف از نظر قربانی پیش گیری از چشم زخم است.
( ( آزرو به در نیمه باز ماشین نگاه کرد . بغل دستگیره نظر قربانی ابی کوچکی سنجاق شده بود هدیه خودش بود اولین بار که سوار پژو شد. وصلش کرده بود به تور دوزی خاکستری و گفته بود "چشم بد از دوست خوب دور . " ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص73 . ) )
( ( آزرو به در نیمه باز ماشین نگاه کرد . بغل دستگیره نظر قربانی ابی کوچکی سنجاق شده بود هدیه خودش بود اولین بار که سوار پژو شد. وصلش کرده بود به تور دوزی خاکستری و گفته بود "چشم بد از دوست خوب دور . " ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص73 . ) )