نظام سیاسی، نظامی است که به امور سیاسی و دولتی می پردازد، این نظام اغلب با نظام حقوقی، نظام اقتصادی، نظام فرهنگی و دیگر نظام های اجتماعی مورد مقایسه قرار می گیرد. البته این دیدگاه بسیار ساده ای از یک نظام بسیار پیچیده تر است که به مقوله هایی از این قبیل می پردازد که چه کسی باید در مصدر قدرت باشد، مسائل و امور مذهبی چگونه باید مدیریت شوند و دولت باید چه تأثیری بر مردم و اقتصاد داشته باشد.
... [مشاهده متن کامل]
چندین تعریف از نظام سیاسی وجود دارد:
• نظام سیاسی، مجموعهٔ کاملی از نهادها، گروه های ذی نفع ( از قبیل احزاب سیاسی، اتحادیه های تجاری و گروه های رای دهی ) و ارتباطات میان آن نهادها و قواعد و نرم های سیاسی است که عملکردهای آن ها را اداره می کند. ( برای مثال قواعدی چون قانون اساسی و قانون انتخابات )
• یک نظام سیاسی از مجموعه ای از گروه های اجتماعی دارای قدرت تشکیل شده است.
• یک نظام سیاسی، نظامی است که ضرورتاً دارای دو مشخصه است: مجموعه ای از اجزای مستقل که دارای مرزهایی با یکدیگر هستند و هر یک در محیطی که ایجاد شده است، مشغول فعالیت می باشند.
• نظام سیاسی مفهومی است که از لحاظ نظری به روشی از حکومت گفته می شود که به سیاست گذاری و سازماندهی کردن بیشتر آنان در تشکیلات خود می پردازد.
• یک نظام سیاسی که حفظ نظم و یکپارچگی را در جامعه تضمین می کند و در عین حال باعث می شود که برخی نهادهای دیگر نیز نارضایتی ها و شکایت های خویش را در این دوره از حیات اجتماعی مطرح کنند.
• نظام سیاسی یا حکومتی از مجموعه ای از ترکیبات تشکیل یافته که بر روی هم به تدوین و اجرای تصمیماتی رهنمون می شوند که انطباق پذیر بر جامعه است.
شباهت ها بین نظام های سیاسی:
• بخش های وابسته
• فرهنگ شهری
• دولت
• مرزها
• شهروندان
• قلمرو
• جامعه شناسی نظام های سیاسی
• مالکیت
انسان شناس ها عموماً چهار نوع از نظام های سیاسی را شناسایی می کنند. دو نوع از نظام هایی که متمرکز نشده اند و دو نوع از آن هایی که متمرکز شده اند.
گروه های کوچک قومی که بزرگ تر از یک خانواده یا طایفه وسیع نیستند و این باندها تعدادی بیشتر از سی یا پنچاه نفر ندارند. در این باندها اگر تنها عدهٔ کمی از آن خارج شوند، ممکن است از بین برود.
عموماً بزرگ تر بوده و از تعداد بیشتری از خانواده ها تشکیل شده است. قبیله ها نهادهای اجتماعی بیشتری –از قبیل رئیس یا بزرگان و ریش سفیدان - دارند. طول عمر قبیله ها بلند مدت تر از باندهاست. یک باند اگر عدهٔ کمی از آن خارج شوند ممکن از بین برود ولی در قبیله ها معمولاً چندین باند فرعی در داخل مجموعه وجود دارند.
... [مشاهده متن کامل]
چندین تعریف از نظام سیاسی وجود دارد:
• نظام سیاسی، مجموعهٔ کاملی از نهادها، گروه های ذی نفع ( از قبیل احزاب سیاسی، اتحادیه های تجاری و گروه های رای دهی ) و ارتباطات میان آن نهادها و قواعد و نرم های سیاسی است که عملکردهای آن ها را اداره می کند. ( برای مثال قواعدی چون قانون اساسی و قانون انتخابات )
• یک نظام سیاسی از مجموعه ای از گروه های اجتماعی دارای قدرت تشکیل شده است.
• یک نظام سیاسی، نظامی است که ضرورتاً دارای دو مشخصه است: مجموعه ای از اجزای مستقل که دارای مرزهایی با یکدیگر هستند و هر یک در محیطی که ایجاد شده است، مشغول فعالیت می باشند.
• نظام سیاسی مفهومی است که از لحاظ نظری به روشی از حکومت گفته می شود که به سیاست گذاری و سازماندهی کردن بیشتر آنان در تشکیلات خود می پردازد.
• یک نظام سیاسی که حفظ نظم و یکپارچگی را در جامعه تضمین می کند و در عین حال باعث می شود که برخی نهادهای دیگر نیز نارضایتی ها و شکایت های خویش را در این دوره از حیات اجتماعی مطرح کنند.
• نظام سیاسی یا حکومتی از مجموعه ای از ترکیبات تشکیل یافته که بر روی هم به تدوین و اجرای تصمیماتی رهنمون می شوند که انطباق پذیر بر جامعه است.
شباهت ها بین نظام های سیاسی:
• بخش های وابسته
• فرهنگ شهری
• دولت
• مرزها
• شهروندان
• قلمرو
• جامعه شناسی نظام های سیاسی
• مالکیت
انسان شناس ها عموماً چهار نوع از نظام های سیاسی را شناسایی می کنند. دو نوع از نظام هایی که متمرکز نشده اند و دو نوع از آن هایی که متمرکز شده اند.
گروه های کوچک قومی که بزرگ تر از یک خانواده یا طایفه وسیع نیستند و این باندها تعدادی بیشتر از سی یا پنچاه نفر ندارند. در این باندها اگر تنها عدهٔ کمی از آن خارج شوند، ممکن است از بین برود.
عموماً بزرگ تر بوده و از تعداد بیشتری از خانواده ها تشکیل شده است. قبیله ها نهادهای اجتماعی بیشتری –از قبیل رئیس یا بزرگان و ریش سفیدان - دارند. طول عمر قبیله ها بلند مدت تر از باندهاست. یک باند اگر عدهٔ کمی از آن خارج شوند ممکن از بین برود ولی در قبیله ها معمولاً چندین باند فرعی در داخل مجموعه وجود دارند.