نظام انتخاباتی آلمان. قانون انتخابات فدرال ( Bundeswahlgesetz, BWG ) آلمان نظام انتخاباتی مورد استفاده برای پارلمان این کشور، بوندستاگ، را تعیین و توصیف می کند. بنا بر این قانون، نظام انتخاباتی آلمان نظامی است مبتنی بر نمایندگی تناسبی که با انتخاب افراد تلفیق شده باشد.
تاریخچهٔ انتخابات پارلمانی در آلمان به کنفدراسیون آلمان شمالی ( ۱۸۶۷–۱۸۷۱ ) بر می گردد. اتو فون بیسمارک، متأثر از کارایی حق رأی در جمهوری دوم فرانسه به ریاست ناپلئون سوم، مقدمات برگزاری انتخابات رایشستاگ کنفدراسیون را به روش اکثریت ساده در حوزه های تک نماینده فراهم کرد. در این روش اگر نامزدی اکثریت آرا را کسب نمی کرد، انتخابات به دور دوم کشیده می شد. بیسمارک با این عقیده که توده ها به جای حمایت از طبقات بالادستی جامعه از نیازهای پادشاهی دفاع خواهند کرد، به همهٔ مردان حق رأی داد.
پس از تشکیل امپراتوری آلمان در ۱۸۷۱ همان قانون قبلی انتخابات، به استثنای تغییری کوچک اما بنیادی، وارد قانون اساسی جدید شد. به منظور توجه بیشتر نمایندگان به حمایت از منافع ملی و کل کشور به جای منافع حوزه های محلی و نیز جلوگیری از پا گرفتن احزاب سیاسی که بیسمارک نسبت به آن ها شدیداً بدگمان بود، مادهٔ ۲۹ قانون اساسی امپراتوری نمایندگان را ملزم کرد که نمایندهٔ همهٔ مردم باشند. این الزام قانونی در جمهوری وایمار ( ۱۹۱۹–۱۹۳۳ ) پابرجا ماند و در جمهوری فدرال امروزی نیز همچنان پابرجاست.
در رایشستاگ کنفدراسیون و امپراتوری، نامزدها مستقلاً وارد گردونهٔ رقابت ها می شدند. با افزایش اهمیت پارلمان و سیاست های اتخاذی آن، نمایندگان کم کم گروه هایی را به صورت غیررسمی تشکیل دادند و بعداً رسماً در قالب احزاب سیاسی صف آرایی و جبهه بندی کردند. در رایشستاگ وایمار از نظامی تناسبی، موسوم به نظام اتوماتیک ( automatic system ) ، استفاده می شد که به ازای هر ۶۰٫۰۰۰ رأی دهنده یک کرسی اختصاص می یافت. اگر مردم در انتخابات مشارکت گسترده می کردند تعداد کرسی های مجلس افزایش و اگر پای صندوق های رأی نمی رفتند تعداد کرسی ها کاهش می یافت. بدین ترتیب تعداد کرسی های رایشستاگ از کمینهٔ ۴۵۹ در انتخابات ۱۹۲۰–۱۹۲۲ تا بیشینهٔ ۶۴۷ در ۱۹۳۳ در تغییر بود.
اندازهٔ متغیر پارلمان به هنگام تحویل دوره ها دردسرساز تلقی می شد. اما مشکل بزرگ تر نحوهٔ پر کردن کرسی ها توسط احزاب بود. احزاب به فهرست هایی که پیش از برگزاری انتخابات منتشر می کردند سخت پایبند بودند و رأی دهندگان حق نداشتند نامی دیگر را به فهرست بیفزایند یا از آن حذف کنند. ترتیب اسامی نامزدان در فهرست هم قطعی و ثابت بود ( اهمیت ترتیب اسامی در فهرست به این دلیل است که اگر حزبی مثلاً حائز ۲ کرسی از ۵ کرسی موجود می شد، ۲ نفر اول فهرست وارد پارلمان می شدند ) . منتقدان بر این باور بودند که این فهرست ها باعث می شود سرنوشت انتخابات در دست رؤسای احزاب باشد و اشخاص مستقل متعهد از راه یافتن به مجلس باز بمانند. آنها معتقد بودند که نمایندگان باید نمایندهٔ مردم و نه حزب متبوعشان باشند و از گسترش نظام حزبی نگران و هراسان بودند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفتاریخچهٔ انتخابات پارلمانی در آلمان به کنفدراسیون آلمان شمالی ( ۱۸۶۷–۱۸۷۱ ) بر می گردد. اتو فون بیسمارک، متأثر از کارایی حق رأی در جمهوری دوم فرانسه به ریاست ناپلئون سوم، مقدمات برگزاری انتخابات رایشستاگ کنفدراسیون را به روش اکثریت ساده در حوزه های تک نماینده فراهم کرد. در این روش اگر نامزدی اکثریت آرا را کسب نمی کرد، انتخابات به دور دوم کشیده می شد. بیسمارک با این عقیده که توده ها به جای حمایت از طبقات بالادستی جامعه از نیازهای پادشاهی دفاع خواهند کرد، به همهٔ مردان حق رأی داد.
پس از تشکیل امپراتوری آلمان در ۱۸۷۱ همان قانون قبلی انتخابات، به استثنای تغییری کوچک اما بنیادی، وارد قانون اساسی جدید شد. به منظور توجه بیشتر نمایندگان به حمایت از منافع ملی و کل کشور به جای منافع حوزه های محلی و نیز جلوگیری از پا گرفتن احزاب سیاسی که بیسمارک نسبت به آن ها شدیداً بدگمان بود، مادهٔ ۲۹ قانون اساسی امپراتوری نمایندگان را ملزم کرد که نمایندهٔ همهٔ مردم باشند. این الزام قانونی در جمهوری وایمار ( ۱۹۱۹–۱۹۳۳ ) پابرجا ماند و در جمهوری فدرال امروزی نیز همچنان پابرجاست.
در رایشستاگ کنفدراسیون و امپراتوری، نامزدها مستقلاً وارد گردونهٔ رقابت ها می شدند. با افزایش اهمیت پارلمان و سیاست های اتخاذی آن، نمایندگان کم کم گروه هایی را به صورت غیررسمی تشکیل دادند و بعداً رسماً در قالب احزاب سیاسی صف آرایی و جبهه بندی کردند. در رایشستاگ وایمار از نظامی تناسبی، موسوم به نظام اتوماتیک ( automatic system ) ، استفاده می شد که به ازای هر ۶۰٫۰۰۰ رأی دهنده یک کرسی اختصاص می یافت. اگر مردم در انتخابات مشارکت گسترده می کردند تعداد کرسی های مجلس افزایش و اگر پای صندوق های رأی نمی رفتند تعداد کرسی ها کاهش می یافت. بدین ترتیب تعداد کرسی های رایشستاگ از کمینهٔ ۴۵۹ در انتخابات ۱۹۲۰–۱۹۲۲ تا بیشینهٔ ۶۴۷ در ۱۹۳۳ در تغییر بود.
اندازهٔ متغیر پارلمان به هنگام تحویل دوره ها دردسرساز تلقی می شد. اما مشکل بزرگ تر نحوهٔ پر کردن کرسی ها توسط احزاب بود. احزاب به فهرست هایی که پیش از برگزاری انتخابات منتشر می کردند سخت پایبند بودند و رأی دهندگان حق نداشتند نامی دیگر را به فهرست بیفزایند یا از آن حذف کنند. ترتیب اسامی نامزدان در فهرست هم قطعی و ثابت بود ( اهمیت ترتیب اسامی در فهرست به این دلیل است که اگر حزبی مثلاً حائز ۲ کرسی از ۵ کرسی موجود می شد، ۲ نفر اول فهرست وارد پارلمان می شدند ) . منتقدان بر این باور بودند که این فهرست ها باعث می شود سرنوشت انتخابات در دست رؤسای احزاب باشد و اشخاص مستقل متعهد از راه یافتن به مجلس باز بمانند. آنها معتقد بودند که نمایندگان باید نمایندهٔ مردم و نه حزب متبوعشان باشند و از گسترش نظام حزبی نگران و هراسان بودند.
wiki: نظام انتخاباتی آلمان