نظام استرابادی
لغت نامه دهخدا
تیرت گذشت از جان در دل گرفت منزل
جان یافت راحت اما کار دل است مشکل.
بهم بود غم و شادی اسیر دنیا را
مگس دو دست به سر پای در شکر دارد.
به باغ دل در این بستانسرای عالم فانی
نهال آرزو منشان که بار آرد پشیمانی.
( از ریحانة الادب ج 4ص 207 ) ( هدیةالاحباب ص 256 ) ( مجمعالفصحا چ مصفا ج 4 ص 105 ) ( فهرست مدرسه سپه سالار ج 2 ص 211 ) ( سفینة الشعراء ص 305 ) ( روز روشن ص 833 ) ( تذکره نتایج الافکار ص 709 ) ( هفت اقلیم ذیل اقلیم چهارم ) ( قاموس الاعلام ج 6 ) ( شمع انجمن ص 451 ) ( حبیب السیر جزو 3 ج 3 ص 342 ) ( آتشکده آذر ص 159 ). و نیز رجوع به مجالس المؤمنین ص 255 شود.
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
نظام استرآبادی. نِظام استرآبادی ( ـ۹۲۱ق)
(یا: نظام معمایی) شاعر ایرانی. در آغاز به ساختن معمیات و سپس به ذکر مناقب اهل بیت (ع) پرداخت. قاضی نورالله شماری از قصاید او را در مجالس المؤمنین نقل کرده است. از مقلدان نظامی گنجوی است. از آثار اوست: مثنوی بلقیس و سلیمان، مثنوی سعادت نامه در شرح زندگی و غزوه های حضرت محمد (ص) که آن را در ۹۱۸ق به نام خواجه سیف الدین مظفر سروده است.
(یا: نظام معمایی) شاعر ایرانی. در آغاز به ساختن معمیات و سپس به ذکر مناقب اهل بیت (ع) پرداخت. قاضی نورالله شماری از قصاید او را در مجالس المؤمنین نقل کرده است. از مقلدان نظامی گنجوی است. از آثار اوست: مثنوی بلقیس و سلیمان، مثنوی سعادت نامه در شرح زندگی و غزوه های حضرت محمد (ص) که آن را در ۹۱۸ق به نام خواجه سیف الدین مظفر سروده است.
wikijoo: نظام_استرآبادی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید