نظائر

/nazA~er/

لغت نامه دهخدا

نظائر. [ ن َ ءِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ نظیرة به معنی مثل و مانند. رجوع به نظیرة شود :
گر نظائر گویم اینجا و مثال
فهم را ترسم که آرد اختلال.
مولوی.
|| ج ِ نَظور است. رجوع به نظور شود. || افاضل. اماثل. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( متن اللغة ). || گویند:عددت ابلهم نظائر؛ یعنی دو دو شمردم شتران ایشان را. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

(صفت ) جمع نظیره مانندها مانندگان : و نظایر این ماثر از سعادت بندگان آستان سلطنت آشیان بدیع نیست . توضیح در فارسی جمع نظیر هم آید .

پیشنهاد کاربران

بپرس