نطناط. [ ن َ ] ( ع ص ) دراز کشیده بالا. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از متن اللغة ). دراز. ( مهذب الاسماء ). دراز و گفته اند دراز کشیده بالا. ( از اقرب الموارد ). نَطنَط. نُطنُط. ( اقرب الموارد ) ( متن اللغة ). ج ، نطانط . || مهذار. ( متن اللغة ). مرد بسیارسخن. ( فرهنگ خطی ).