[ویکی الکتاب] معنی
نُّطْفَةٍ: نطفه - مایعی که در بدن مرد و زن تولید می شود و مبدأ پیدایش فرزند است
معنی
تُمْنُونَ: نطفه می ریزید
معنی
دَافِقٍ: جهنده (ماء دافق آبی را که با سرعت و فشار جریان داشته باشد آب دافق گویند ، که در اینجا منظور نطفه آدمی است ، که با فشار از پشت پدر به رحم مادر منتقل میشود)
معنی
وَالِدٌ: پدر (کلمه والد جز بر پدر صلبی اطلاق نمیشود(پدری که نطفه ی فرزند از او تشیکل شده). ولی کلمه " أب " به غیر پدر واقعی به جد و عمو و کسانی دیگر نیز اطلاق میشود)
معنی
وَالِدَانِ: پدر و مادر(کلمه والدین که در اصل معنی دو زاینده را می دهد جز بر پدر و مادر صلبی اطلاق نمیشود(پدر و مادری که نطفه ی فرزند از آنان تشیکل شده). ولی کلمه "أب" به غیر پدر واقعی به جد و عمو و کسانی دیگر نیز اطلاق میشود)
معنی
وَالِدَیْنِ: پدر و مادر(کلمه والدین که در اصل معنی دو زاینده را می دهد جز بر پدر و مادر صلبی اطلاق نمیشود(پدر و مادری که نطفه ی فرزند از آنان تشیکل شده). ولی کلمه "أب" به غیر پدر واقعی به جد و عمو و کسانی دیگر نیز اطلاق میشود)
معنی
أَیْدِیهِنَّ: دستهایشان(مؤنث)(عبارت "وَلَا یَأْتِینَ بِبُهْتَانٍ یَفْتَرِینَهُ بَیْنَ أَیْدِیهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ "یعنی :فرزندی که میان دست و پای خود پرورانده و لذا می دانند که نطفه اش از کیست ،به دروغ به کسی نبندند . به جای رَحِم از عبارت" میان دست و پایشان" است...
معنی
وَالِدَیَّ: پدر و مادرم(در اصل "وَالِدَیْنِ"بوده که نون آن به دلیل مضاف واقع شدن حذف گردیده است .کلمه والدین که در اصل معنی دو زاینده را می دهد و جز بر پدر و مادر صلبی اطلاق نمیشود(پدر و مادری که نطفه ی فرزند از آنان تشیکل شده). ولی کلمه "أب" به غیر پدر واقعی به...
معنی
وَالِدَیْکَ: پدر و مادرت(در اصل "وَالِدَیْنِ"بوده که نون آن به دلیل مضاف واقع شدن حذف گردیده است .کلمه والدین که در اصل معنی دو زاینده را می دهد و جز بر پدر و مادر صلبی اطلاق نمیشود(پدر و مادری که نطفه ی فرزند از آنان تشیکل شده). ولی کلمه "أب" به غیر پدر واقعی به...
معنی
وَالِدَیْهِ: پدر و مادرش(در اصل "وَالِدَیْنِ"بوده که نون آن به دلیل مضاف واقع شدن حذف گردیده است .کلمه والدین که در اصل معنی دو زاینده را می دهد جز بر پدر و مادر صلبی اطلاق نمیشود(پدر و مادری که نطفه ی فرزند از آنان تشیکل شده). ولی کلمه "أب" به غیر پدر واقعی به ج...
ریشه کلمه:
نطف (۱۲ بار)
«نُطْفَه» در اصل به معنای «آب کم» یا «آب صاف» است، سپس به قطرات آبی که از طریق «لقاح» سرچشمه ومبدأ پیدایش انسان یا حیوانی می شود، اطلاق شده است.
یکی از معانی نطف چکیدن است که توأم با صاف شدن و کم کم بودن میباشد گویند: «نَطَفَ الْماءُ نَطْفاً: سالَ قَلیلاً قَلیلاً» نطفه را آب صاف شده و آب کم گفتهاند راغب گوید:«اَلنُّطْفَةُ، اَلْماءُ الصَّافی» این عبارت در صحاح و قاموس و اقرب نیز هست با قید «کم باشد یا زیاد». طبرسی در ذیل آیه 5 حج فرموده: نطفه به معنی آب کم است از مذکر و مونث و هر آب صاف را نطفه گویند و در ذیل . فرموده: اصل نطفه به معنی آب کم است گاهی به آب زیاد نیز گفته شود. امیرالمومنین «علیهالسلام» در باره خوارج فرمود: «مَصارِعُهُمْ دوُنَ النُّطْفَةِ» خطبه 59 که مرادش رود نهروان است یعنی قتلگاه آنها در کنار آن نهر است. این لفظ در قرآن مجید دوازده بار آمده و همه در باره نطفه انسان است. گرچه آن را نطفه مرد گفتهاند ولی در اغلبآیات اختصاص به نظر نمیآید بلکه ظاهرا نطفه مرد و زن هردو مراد است مثل . . حتی آیه . بنابرآنکه «منی» به معنی اندازه گرفته شده باشد چنانکه در «منی» گذشت. ولی مراداز «ماءِ دافِقٍ» و «اَفَرَأَیْتُمْ ماتُمْنوُنَ» نطفه مرد است. اگر گویند در وقت نزول قرآن مردم از نطفه زن خبر نداشتند؟ گوییم آری. ولی چه اشکال دارد که خداوند هر دو را قصدکرده باشد امروز میدانیم که انسان از نطفه مرد و زن هردو به وجود میآید. *** نطفه اگر در آیات به معنی آب کم باشد مقصود آن است که بشر از آب کمی آفریده شده و اگر به معنی آب صاف شده باشد، نطفه چکیده و صاف شده وجود انسان است. اگر گویند مبدء وجود انسانکرم کوچکی است از مرد (اسپرماتوزوئید) وسلول مدوری است از زن (اوول)، آب صاف شده یا کم یعنی چه؟ گوییم سلول مرد هر چه باشد در میان همان آب صاف شده و چکیده است و مردم جز آن نمیفهمیدند. بعید نیست که مراد از «نطفه» در آیات خود سلول زن و مرد بوده باشد که هردو چکیده و جدا شده از وجود زن و مرد است این سخن در نظر نگارنده ازهمه آنچه گفته شد قویتر است خاصه آنکه نطفه در همه جا از قران نکره آمده یعنی چکیده بخصوص. در خاتمه ناگفته نماند: در خطبه 48 نهج البلاغه در باره نهر فرات فرموده «وَقَدْ أَرَدْتُ أَنْ أَقْطَعَ هذِهِ النُّطْفَةِ اِلی شِرْذِمَةٍ مِنْکُمْ مُوَطِنینَ اَکْنافَ دَجْلَةَ» در این کلام نطفه در آب کثیر بکار رفته است.