نطر

لغت نامه دهخدا

نطر. [ ن َ ] ( ع مص ) باغبانی نمودن. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). نخلستان و موستان و کشتزار را حفاظت کردن. ( از اقرب الموارد ). بیدار ماندن و پاسداری کردن موستان و زراعت را. ( از المنجد ). نطارة. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ) ( ناظم الاطباء ). || عین چیزی را حفاظت کردن. ( از متن اللغة ). نطارة. ( متن اللغة ). به معنی مراقبت هم آمده است. ( از المنجد ).

فرهنگ فارسی

باغبانی نمودن ٠ نخلستان و موستان و کشتزار را حفاظت کردن بیدار ماندن و پاسداری کردن موستان و زراعت را ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس