نضم

لغت نامه دهخدا

نضم. [ ن َ ] ( ع اِ ) گندم گرد و پر . ( منتهی الارب ). گندم خوب و فربه. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد )( از متن اللغة ). واحد آن نضمة است. ( از متن اللغة ).

فرهنگ فارسی

گندم گرد و پر . گندم خوب و فربه . واحد آن نضمه است .

پیشنهاد کاربران

بپرس