نضر بن حارث

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] نضر بن حارث، پسر خاله پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و از بزرگان قریش محسوب می شد که پیامبر را بسیار آزرد. وی پرچمدار قریش در جنگ بدر بود که پس از اسارت به دستور پیامبر کشته شد.
نضر بن حارث بن علقمة بن کلدة بن عبدمناف از بنی عبدالدّار، پسر خاله رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و از شجاعان و برجستگان قریش به شمار می رفت. وی پرچمدار قریش در جنگ بدر بود. پس از علنی شدن اسلام در مکه هم چنان برعقیده و آیین جاهلیت باقی ماند و پیامبر را بسیار آزرد.آگاهی هایی درباره کتاب های ایرانیان و دیگر اقوام داشت و تاریخ آنان در حیره را خوانده بود. هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در میان جمعی، از خدا و امت های گذشته و نزول عذاب الهی بر آنان یاد می کرد، نضر نیز در جمع قریش ماجراهای پادشاهان ایران را بازگو می کرد و می گفت: سخن ما بهتر از کلام اوست. محمد افسانه های پیشینیان (اساطیر الاولین) را بازگو می کند.مسلمانان او را در جنگ بدر به اسارت گرفتند و پس از پایان جنگ در محلی به نام «اثیل» (در نزدیکی بدر) به دستور پیامبر کشتند.
طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۳۷۰.
آیه ۴۲ سوره فاطر
فاطر/سوره۳۵، آیه۴۲.
۱. ↑ طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۳۷۰.
...

پیشنهاد کاربران

نَضر بن حارث یکی از بزرگان عرب مکه در دورهٔ صدر اسلام و از معدود اعراب باسواد بود، که با منطقهٔ حیره در جنوب عراق ارتباط داشت و گویا به ابله و خوزیه ( اهواز ) نیز سفری داشته است و با خواندن داستان های شاهان ایرانی، مردم را از گرد آمدن به دور پیامبر اسلام برحذر می داشت و می گفت داستان هایی که من می گویم از قصه های پیامبر بهتر است.
...
[مشاهده متن کامل]

فعالیت تبلیغاتی نضربن حارث در بُعد قصه گویی و نقّالی همراه با آوازخوانی در وسعتی گسترده، مدت ها استمرار داشت. تا آنجا که ابن عباس می گوید: هشت آیه از آیات قرآن کریم در مذمت و نکوهش او نازل شده است؛ به ویژه آیاتی که به اساطیر الاولین اشاره دارد، خطابش را قصه گویی مزبور ذکر کرده اند. برخی مفسّران، آیهٔ ۹۳ سوره انعام را که در آن آمده است: «کسی گفت من هم همانند آنچه خدا فرو فرستاده نازل خواهم کرد»، اشاره به او و ادعاهایش می دانند. به قولی ۸ آیه از سوره قلم و نیز آیات ۳ و ۴ سورهٔ حج یا ۵ و ۶ سورهٔ فرقان در مذمت نضربن حارث نازل گردیده است: َوَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُوْلَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ ( لقمان ۶ ) : از مقاتل و کلبی روایت شده است که: نضربن حارث به طریق تجارت به جانب ملک عجم ( پارس ) رفته بود و قصه رستم و اسفندیار و بهرام گور خریده در مجامع قریش به نوعی به گوش ایشان می رسانید که شیفته و فریفته می شدند و به جهت سرگرم شدن به آن، قرآن را فرو می گذاشتند و نضربن حارث بر وجه عناد و انکار می گفت که اگر محمد از قصه عاد و ثمود و عظمت ملک سلیمان و داوود نبی خبر می دهد، من از وسعت مملکت و وفور ابهت ملوک عجم و اکاسره ( کسری ها ) و قیاصره ( قیصرها ) سخن می گویم. در جنگ بدر اکبر، ابن حارث اسیر شد، محمّد تا او را دید دستور قتل داد، و علی بن ابیطالب گردن او را زد.

نضر بن حارث
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/نضر_بن_حارث

بپرس