نصیب داشتن
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
حق داشتن، سهم داشتن
رنگ داشتن
بهره و نصیب داشتن از چیزی. رنگ جُستن. ( آنندراج ) . رجوع به رنگ ذیل معنی بهره و نصیب شود :
مرا دل ده که من سنگی ندارم
ز تو جز خون دل رنگی ندارم.
امیرخسرو دهلوی ( از آنندراج ) .
... [مشاهده متن کامل]
ز خون ما نگردد تیغ رنگین
سلیم از ما کسی رنگی ندارد.
محمدقلی سلیم ( از بهار عجم ) .
ز عشق رنگ نداری به دوست رو منما
سرشک اگر ز رخت رنگ کهربا نگرفت.
کلیم ( از بهار عجم ) .
بهره و نصیب داشتن از چیزی. رنگ جُستن. ( آنندراج ) . رجوع به رنگ ذیل معنی بهره و نصیب شود :
مرا دل ده که من سنگی ندارم
ز تو جز خون دل رنگی ندارم.
امیرخسرو دهلوی ( از آنندراج ) .
... [مشاهده متن کامل]
ز خون ما نگردد تیغ رنگین
سلیم از ما کسی رنگی ندارد.
محمدقلی سلیم ( از بهار عجم ) .
ز عشق رنگ نداری به دوست رو منما
سرشک اگر ز رخت رنگ کهربا نگرفت.
کلیم ( از بهار عجم ) .