نصنصه

لغت نامه دهخدا

( نصنصة ) نصنصة. [ ن َ ن َ ص َ ] ( ع مص ) جنبانیدن چیزی را . ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از تاج المصادر بیهقی ). جنبانیدن و بی آرام ساختن چیزی را. ( از ناظم الاطباء ) ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ) ( المنجد ). || زانو در زمین استوار کردن شتر تا برخیزد با بار گران. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). زانوان در زمین ثابت کردن و حرکت کردن شتر برای برخاستن. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || اهتزاز و جنبیدن در راه رفتن. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس