لغت نامه دهخدا
- نصف کاره گذاشتن ؛ کاری را به آخر نرساندن. کاری را تمام نکردن.
فرهنگ فارسی
مترادف ها
نیمه راه، نصفه کاره، نیم راه
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
نصفه کاره: [ اصطلاح در تداول عامه ] نا تمام ، نیمه تمام. ناقص. .
( ( نزدیک خانه ماه منیر ، چشم به درخت های سفید گفت "چرا پزشکی را نصفه کاره گذاشتید ؟" ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 116. ) )
( ( نزدیک خانه ماه منیر ، چشم به درخت های سفید گفت "چرا پزشکی را نصفه کاره گذاشتید ؟" ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 116. ) )