لغت نامه دهخدا
نصفة. [ ن َ ص َ ف َ ] ( ع اِ ) داد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( مهذب الاسماء ). انصاف. ( آنندراج ). || ج ِ ناصف به معنی خدمتکار. رجوع به ناصِف شود.
فرهنگ فارسی
(اسم ) انصاف عدل داد : و باز آن مرز و بومنشیمن همای نصفت و عدل گردد .
داد ٠ انصاف ٠ عدل ٠
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
انصاف داشتن
منصف بودن
به عدالت رفتار کردن
دادگستری پیشه کردن
. . . . . و همواره عدالتʼ نصفتʼ مهربانی و همه فضایل انسانی را به دیده تکریم. . . . .
سفرنامه شاردن
منصف بودن
به عدالت رفتار کردن
دادگستری پیشه کردن
. . . . . و همواره عدالتʼ نصفتʼ مهربانی و همه فضایل انسانی را به دیده تکریم. . . . .
سفرنامه شاردن