نصف النهار خون

دانشنامه عمومی

نصف النهار خون یا سرخی غروب در غرب رمانی مهیج از نویسنده آمریکایی کورمک مک کارتی است که در سال ۱۹۸۵ منتشر شد که در ژانر وسترن یا گاهی ضد وسترن طبقه بندی می شود و پنجمین کتاب مک کارتی است که توسط رندوم هاوس منتشر شد.
رمان سرگذشت قهرمان بی نامی را روایت می کند که تا آخر قصه اسمی ندارد و خواننده او را به عنوان پسر ( و در انتهای داستان به اسم مرد ) می شناسد. پسر عضوی از دار و دسته واقعی جان گلانتون می شود، گروهانی خشن از مزدوران آمریکایی که برای فرمانداران ایالات شمالی مکزیک کار می کنند و سرخپوست های مخالف آنان را می کشند و برای اثبات کارشان پوست کله سرخپوست ها را به عنوان مدرک همراه خود می آورند.
داستان سرشار از خشونت است و مثل تمام آثار ناتورالیستی مملو از توصیف جزییات محیط پیرامون قهرمانان. عمده روایت داستان حول محور قاضی هولدن می چرخد، یک دانشمند جانی با بیش از دو متر قد و هیکلی عظیم که حتی یک مو هم بر آن نروییده است. او پیشوای معنوی گروهان خود و در تمامی علوم و مهارتها سرآمد روزگار است و با سخنرانی های حکیمانه خود فلسفه مرگ و زندگی را برای همقطارانش تبیین می کند.
اگرچه این رمان در ابتدا با استقبال اندک منتقدان مواجه شد، اما رفته رفته مورد تحسین قرار گرفت و به عنوان اثر بزرگ مک کارتی و یکی از بزرگ ترین رمان های آمریکایی در تمام دوران شناخته شد. [ ۱] برخی آن را رمان بزرگ آمریکایی نامیده اند. [ ۲]
این رمان در ایران توسط نشر چشمه با ترجمه مجید یزدانی منتشر و تا کنون شش بار تجدید چاپ شده است.
این رمان داستان یک نوجوان فراری را روایت می کند که تنها با نام «کودک» شناخته می شود و در جریان بارش شهابی معروف لئونید در سال ۱۸۳۳ در تنسی به دنیا آمد. او برای اولین بار با قاضی هولدن رنگ پریده و عظیم الجثه در یک احیای مذهبی در چادری در ناکوگدوچ تگزاس ملاقات می کند که در آن هولدن به دروغ واعظ را به تجاوز به کودکان و بزها متهم می کند و تماشاگران را برای حمله به او تحریک می کند.
پس از برخورد خشونت آمیز با یک متصدی بار که کودک را به عنوان یک جنگجوی مهیب معرفی می کند، او به گروهی از نیروهای غیرمجاز ارتش ایالات متحده می پیوندد که در یک مأموریت جنگی به رهبری یک کاپیتان وایت. گروه وایت توسط یک گروه همراه متشکل از صدها جنگجوی کومانچی غرق می شود و تعداد کمی از آنها زنده می مانند. این بچه که به عنوان یک فیلیباستر در چیهواهوا دستگیر می شود، زمانی که آشنایش تواداین به مقامات می گوید که شکارچیان هندی مفیدی خواهند ساخت، آزاد می شود. آنها به گلانتون و باندش، از جمله هولدن، می پیوندند و بخش عمده ای از رمان به جزئیات فعالیت ها و گفتگوهای آنها اختصاص دارد. اگرچه در ابتدا وظیفه محافظت از مردم محلی در برابر غارت آپاچی ها را بر عهده داشتند، اما باند به قتل مستقیم سرخپوستان غیرقابل تهدید، دهکده های محافظت نشده مکزیکی و در نهایت حتی ارتش مکزیک و هرکس دیگری که از مسیر آنها عبور می کند، می پردازد.
عکس نصف النهار خونعکس نصف النهار خونعکس نصف النهار خونعکس نصف النهار خونعکس نصف النهار خون
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس