نصر ابادی
/nasrAbAdi/
لغت نامه دهخدا
نصرآبادی. [ ن َ ] ( اِخ ) امین ( میرزا... ) از شعرای اواخر قرن یازدهم هجری است در علم حساب و نجوم و صنایع شعری دستی داشته است. او راست :
غبار خاطر احباب شد نصیحت من
به خانه گرد هم از بهر رفت و رو برخاست.
تا حیاتی هست ما را روزی ما می رسد
آب تا جاری بود این آسیا در گردش است.
رجوع به تذکره نصرآبادی ص 453 و ریحانة الادب ج 4 ص 196 شود.
نصرآبادی. [ ن َ ] ( اِخ ) صادق ( میرزا... )بن میرزا صالح متخلص به مینا. از فضلاء و شاعران قرن یازدهم است وی در علوم ریاضی و اسطرلاب و هندسه دستی داشته و در فنون سپاهی گری هم ممتاز بوده است ، او در هند ولادت یافت و درسال 1061 هَ. ق. در همان مملکت درگذشت. او راست :
به نام خداوند مینا و می
خداوند چنگ و خداوند نی
از او ساغر ماه گردون نشین
وز او دور جام سپهر برین.
( از تذکره نصرآبادی ص 64 و ریحانة الادب ج 4 ص 135 ).
نصرآبادی. [ ن َ ] ( اِخ ) محمد طاهر ( میرزا... ) از ادبا و شعرای قرن یازدهم است ، وی مؤلف تذکره ای است که به نام خود او «تذکره نصرآبادی » معروف شده است و مشتمل است بر شرح حال قریب یک هزار تن از شاعران معاصر مؤلف. وفات وی در اواخر قرن یازدهم یا اوایل قرن دوازدهم و به هر حال بعد از سال 1099 هَ. ق. اتفاق افتاده. او راست :
تا نسیم عطرزلفت بر صبا پیچیده است
عطسه در مغز غزالان ختا پیچیده است
در سر ما نیست گردن تافتن از قید عشق
گوش ما را دست تسلیم و رضا پیچیده است
دل شهید آرزو کردیم از تیغ هوس
خون دل ما را چنین بر دست و پا پیچیده است.
رجوع به تذکره نصرآبادی ص 457 و ریحانة الادب ج 4 ص 196 شود.
فرهنگ فارسی
محمد طاهر از ادبا و شعرای قرن یازدهم است وی مولف تذکر. ای است که به نام خود او (( تذکر. نصر آبادی ) ) معروف شده است و مشتمل است بر شرح حال قریب یک هزار تن از شاعران معاصر مولف . وفات وی در اواخر قرن یازدهم یا اوایل قرن دوازدهم و بهر حال بعد از سال ۱٠۹۹ هجری قمری اتفاق افتاده .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید