نشیمن ساختن. [ ن ِ م َ ت َ ] ( مص مرکب )مقام کردن. مسکن گرفتن. به سکنی گرفتن : مرا یک گوش ماهی بس بود جای دهان مار چون سازم نشیمن.خاقانی. || فرود آمدن.جای گرفتن. آشیان کردن : که سازد تیره ابر آنجا نشیمن.منوچهری.