لغت نامه دهخدا
نشیط. [ ن َ ] ( اِخ ) نام مردی بنّا که در بصره برای زیاد ساختمانی بنا کرد و قبل از اتمام آن فرار کرد و به مرو رفت و هرگاه به زیاد می گفتند بنا راتمام ساز می گفت : حتی یرجعالنشیط من مرو [ باشد تا نشیط از مرو برگردد ] و نشیط هرگز بازنگشت و این جمله ضرب المثل شد. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
نام مردمی بنا که در بصره برای زیاد ساختمانی بنا کرد و قبل از اتمام آن فرار کرد و به مرو رفت و هر گاه به زیاد می گفتند بنا را تمام ساز می گفت : حتی یرجع النشیط من مرو و نشیط هرگز باز نگشت و این جمله ضرب المثل شد .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پر قدرت
با نشاط