نشیص. [ ن َ ] ( ع ص ، اِ ) نیزه راست ایستاده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).رُمح منتصب. ( متن اللغة ). نشوص. ( از اقرب الموارد ) ( المنجد ). رجوع به نشوص شود. || آرد که در آن خمیر اندازند و نان پزند پیش از نیکو شدن خمیر. ( منتهی الارب ) . خمیری که نیک برنیامده باشد و از آن نان پزند. ( ناظم الاطباء ).