نشنشه
لغت نامه دهخدا
نشنشة. [ ن ِ ن ِ ش َ ] ( ع اِ ) پاره ای از هر چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || سنگ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).حجر. ( اقرب الموارد ): نشنشة من اخشن ؛ سنگی از کوهی.( منتهی الارب ). حجر من جبل. ( اقرب الموارد ). || خو. سرشت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). طبیعت. ( ناظم الاطباء ). شنشنة. ( اقرب الموارد ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید