نشناس شدن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) شناخته نشدن مجهول ماندن : جهودان مردی را بگرفتند و بر درختی بلند کردند و کسی را رها نکردند تا او گرد او گردد تا روزگاری بر آمد و او متغیر شد و صورتش نشناس شد و گفتند: این عیسی است .

پیشنهاد کاربران

بپرس