گر تو خواهیش و گر نه به تو اندر نشلد
زر او چون به در خانه او برگذری.
فرخی ( از حاشیه برهان ).
گرت پاید که بگذری ز سهادست خود در رکاب شاه نشل.
شمس فخری.
|| آویختن. آویزان کردن. || به دست گرفتن و به زور گرفتن. ( ناظم الاطباء ). || دو چیز را با هم دوختن و چسباندن و کوبیدن. ( از برهان قاطع، ذیل نشل ). سروری گوید: در مؤید [ الفضلا ] و نسخه میرزا [ ابراهیم ] به معنی دو چیز باشد که بر یکدیگر دوزند. ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ).