[ویکی فقه] ارنست بوین وزیرخارجه انگلیس برای جلوگیری از جدایی آذربایجان توسط کنگره خلق آذربایجان، از ایران، برای حل این اختلافات کمیسیون سه جانبه ای را پیشنهاد کرد که می بایست یازده اصل اساسی را در ایران به اجرا گزارد که بر اساس پیشنهاد او، هیئتی از سه کشور انگلیس؛ شوروی و امریکا و با برگزاری انجمن های ایالتی ولایتی را فراهم می کردند و در کل ایران را تحت قیومت خویش در می آوردند.
از همان نخستین روزهای صدارت حکیمی هم زمان با غائله آذربایجان، دربار ایران برای جلوگیری از ناآرامی های موجود بعد از جنگ جهانی دوم؛ با ارتش ارتباط تنگاتنگی برقرار کرده بود؛ لذا برای قدرت نمایی و سرکوب یاغیان آذربایجان نیروهایی را رهسپار آذربایجان کرد؛ اما یاغیان به همراهی ارتش شوروی، آن نیروها را در شریف آباد قزوین متوقف کردند. به این ترتیب برنامه کار دولت حکیمی بر این قرار گرفت که از دول متفق و استالین شکایت و برای حل مشکل با آنها به مذاکره بپردازد. البته پیش از این اقدام حکیمی، شاه و دربار هم که حوادث پایان جنگ را نظاره گر بودند، برای تخلیه ی ایران از نیروهای متفق، حسین علاء وزیر دربار را به عنوان سفیر به واشنگتن فرستادند. حسین علاء همان قدر با آمریکاییها دوست بود که تقی زاده با انگلیسیها رفاقت داشت. با این انتخاب دربار کوشید رابطه ی خود را به این دو قدرت محکم کند، مجید آهی نیز در دربار مسکو، بار سنگینی بر عهده داشت و آن تشکیل کنگره خلق آذربایجان بود.
تشکیل کنگره خلق آذربایجان
با متوقف شدن نیروهای ارتش ایران در قزوین، قاضی محمد، رهبر جنبش کردها (رئیس فرقه دموکرات کردستان) به پیشه وری در تبریز پیوست. پیشه وری در جلسه اول کنگره که بوسیله حاج عظیم خان، برادر ستارخان گشایش یافت، از همبستگی کامل با ایرانیان و خود مختاری آذربایجان به عنوان بخشی از ایران سخن گفت؛ اما طی ۸ روزی که کنگره ادامه یافت، افکار جمع به سوی انتخابات مجلس ملی آذربایجان رفت. این همان راهی بود که کشورهای شرق اروپا می رفتند، تا تبدیل به جمهورهای دموکراتیک و وابسته به شوروی شوند. کنگره خلق به ریاست حاج علی شبستری افتتاح شد و پیشه وری مامور تشکیل کابینه گردید و اعضای کابینه اش را به مجلس تقدیم کرد.
برخورد مجلس با کنگره خلق تبریز
در همین زمان حکیمی شخصی به نام سهام السلطان را به عنوان استاندار با اختیارات کامل برای بررسی این موضوع به تبریز فرستاد، تا به سبک خود با ملایمت مسئله را با پیشه وری حل کند؛ اما مذاکرات او با پیشه وری با شکست مواجه شد. حکیمی که فهمید، مسئله باید از مسکو حل شود به مذاکرات و ملاقاتهای تقی زاده و حسین علاء امید بست. در همین زمان ارتش شاهنشاهی دست به کار شدند و دو تن از برجسته گان ارتش به نام های سرتیپ درخشانی و سرهنگ ورهرام که هر دو آذربایجانی الااصل بودند، را به گلوله بست؛ ساعاتی بعد در همان روز کاویانی وزیر جنگ پیشه وری (رئیس کنگره) فورا دستور خلع سلاح ارتش ایران را صادر کرد و به دنبال آن کنگره خلق به زندانها حمله کردند و زندانها را گشودند و فردای همان روز کل منطقه تسلیم کنگره خلق تبریز شد و جدایی خود را از ایران اعلام نمودند.
پیشنهاد ارنست بوین
...
از همان نخستین روزهای صدارت حکیمی هم زمان با غائله آذربایجان، دربار ایران برای جلوگیری از ناآرامی های موجود بعد از جنگ جهانی دوم؛ با ارتش ارتباط تنگاتنگی برقرار کرده بود؛ لذا برای قدرت نمایی و سرکوب یاغیان آذربایجان نیروهایی را رهسپار آذربایجان کرد؛ اما یاغیان به همراهی ارتش شوروی، آن نیروها را در شریف آباد قزوین متوقف کردند. به این ترتیب برنامه کار دولت حکیمی بر این قرار گرفت که از دول متفق و استالین شکایت و برای حل مشکل با آنها به مذاکره بپردازد. البته پیش از این اقدام حکیمی، شاه و دربار هم که حوادث پایان جنگ را نظاره گر بودند، برای تخلیه ی ایران از نیروهای متفق، حسین علاء وزیر دربار را به عنوان سفیر به واشنگتن فرستادند. حسین علاء همان قدر با آمریکاییها دوست بود که تقی زاده با انگلیسیها رفاقت داشت. با این انتخاب دربار کوشید رابطه ی خود را به این دو قدرت محکم کند، مجید آهی نیز در دربار مسکو، بار سنگینی بر عهده داشت و آن تشکیل کنگره خلق آذربایجان بود.
تشکیل کنگره خلق آذربایجان
با متوقف شدن نیروهای ارتش ایران در قزوین، قاضی محمد، رهبر جنبش کردها (رئیس فرقه دموکرات کردستان) به پیشه وری در تبریز پیوست. پیشه وری در جلسه اول کنگره که بوسیله حاج عظیم خان، برادر ستارخان گشایش یافت، از همبستگی کامل با ایرانیان و خود مختاری آذربایجان به عنوان بخشی از ایران سخن گفت؛ اما طی ۸ روزی که کنگره ادامه یافت، افکار جمع به سوی انتخابات مجلس ملی آذربایجان رفت. این همان راهی بود که کشورهای شرق اروپا می رفتند، تا تبدیل به جمهورهای دموکراتیک و وابسته به شوروی شوند. کنگره خلق به ریاست حاج علی شبستری افتتاح شد و پیشه وری مامور تشکیل کابینه گردید و اعضای کابینه اش را به مجلس تقدیم کرد.
برخورد مجلس با کنگره خلق تبریز
در همین زمان حکیمی شخصی به نام سهام السلطان را به عنوان استاندار با اختیارات کامل برای بررسی این موضوع به تبریز فرستاد، تا به سبک خود با ملایمت مسئله را با پیشه وری حل کند؛ اما مذاکرات او با پیشه وری با شکست مواجه شد. حکیمی که فهمید، مسئله باید از مسکو حل شود به مذاکرات و ملاقاتهای تقی زاده و حسین علاء امید بست. در همین زمان ارتش شاهنشاهی دست به کار شدند و دو تن از برجسته گان ارتش به نام های سرتیپ درخشانی و سرهنگ ورهرام که هر دو آذربایجانی الااصل بودند، را به گلوله بست؛ ساعاتی بعد در همان روز کاویانی وزیر جنگ پیشه وری (رئیس کنگره) فورا دستور خلع سلاح ارتش ایران را صادر کرد و به دنبال آن کنگره خلق به زندانها حمله کردند و زندانها را گشودند و فردای همان روز کل منطقه تسلیم کنگره خلق تبریز شد و جدایی خود را از ایران اعلام نمودند.
پیشنهاد ارنست بوین
...
wikifeqh: نشست_بوین