نشریه
/naSriyye/
مترادف نشریه: جریده، روزنامه، سالنامه، فصلنامه، گاهنامه، ماهنامه، مجله
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
مترادف ها
رساله، حد، اثر، وسعت، مقاله، کشش، قطعه، رشته، اندازه، مدت، نشریه، رد بپا
عمل، کردار، نژاد، اولاد، فرزند، سرانجام، پی امد، بر امد، نسخه، موضوع، شماره، نشریه، نتیجه بهی
طبع، اشاعه، انتشار، نشر، نشریه، نگارش، طبع ونشر
نشریه
خلاصه، رژه، عقیده، مرور، مجله، بازدید، نشریه، تجدید نظر
رساله، جزوه، کاسبرگ، ورقه، نشریه، بروشور، برگچه
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
سلیم
نشریه: واژه ای اربی و برابری اش در فارسی گرد نامه ست یعنی گرد آورنده چند یا چندین نامه در یکجا مانند روزنامه، هفته نامه، ماهنامه، فصلنامه و گاهنامه.
نشریه: واژه ای اربی و برابری اش در فارسی گرد نامه ست یعنی گرد آورنده چند یا چندین نامه در یکجا مانند روزنامه، هفته نامه، ماهنامه، فصلنامه و گاهنامه.
نشریه: گاهنامه، ادبنامه
نشریەی سالانه: سالنامه
نشریەی ماهانه: ماهنامه
نشریەی هفتانه: هفتەنامه
نشریەی روزانه: روزنامه
مجله: گاهنامه، ادبنامه
نشریەی سالانه: سالنامه
نشریەی ماهانه: ماهنامه
نشریەی هفتانه: هفتەنامه
نشریەی روزانه: روزنامه
مجله: گاهنامه، ادبنامه
مجله